get into something

پیشنهاد کاربران

get into something ( become seriously interested in ) . He got into gardening in high school.
عالقه مند شدن
تو کار چیزی رفتن
علاقه مند شدن به فعالیت یا موضوعی ، یا شروع به مشارکت در یک فعالیت
به چیزی علاقمند شدن
get into trouble به دردسر افتاده
شروع کردن، به کاری پرداختن
شروع کردن

بپرس