get into hot water


دچار گرفتاری، در مخمصه، در دردسر

جمله های نمونه

1. We'll get into hot water if the teacher hears about this.
[ترجمه نغمه] اگر معلم در مورد این بشنود به دردسر می افتیم
|
[ترجمه گوگل]اگر معلم این موضوع را بشنود ما وارد آب گرم می شویم
[ترجمه ترگمان]اگر معلم این را بشنود، ما به آب داغ می رسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I believe in get into hot water; it keep you clean.
[ترجمه گوگل]من به ورود به آب گرم اعتقاد دارم شما را تمیز نگه می دارد
[ترجمه ترگمان]به اعتقاد من تو آب داغ، تو رو تمیز نگه می داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You'll get into hot water if you take apples from Mr. Scott's tree.
[ترجمه نیلوفر تطهیری] اگر سیب های درخت آقای اسکات را بچینی در دردسر خواهی افتاد
|
[ترجمه گوگل]اگر از درخت آقای اسکات سیب بگیرید، وارد آب داغ خواهید شد
[ترجمه ترگمان]اگر سیب را از درخت آقای اسکات ببری به آب داغ خواهی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You must sit down and get that homework done, or you'll get into hot water at school tomorrow.
[ترجمه گوگل]باید بشینی و اون تکالیف رو انجام بدی وگرنه فردا تو مدرسه آب گرم میشی
[ترجمه ترگمان]تو باید بشینی و تکالیف مدرسه اش رو انجام بدی، وگرنه فردا تو مدرسه آب داغ می خوری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't try to cheat on your income tax, or you could get into hot water .
[ترجمه گوگل]سعی نکنید در مالیات بر درآمد خود تقلب کنید، وگرنه ممکن است وارد آب گرم شوید
[ترجمه ترگمان]سعی نکنید بر روی مالیات بر درآمد خود تقلب کنید، یا می توانید وارد آب داغ شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• get in trouble

پیشنهاد کاربران

جریمه و تنبیه شدن
توی مخمصه بودن/افتادن
توی دردسر افتادن

بپرس