1. She cited three reasons why people get into debt.
[ترجمه گوگل]او به سه دلیل برای بدهکاری مردم اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]او به سه دلیل اشاره کرد که چرا مردم مقروض می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به سه دلیل اشاره کرد که چرا مردم مقروض می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It's easier to get into debt than to get out of it again!
[ترجمه گوگل]بدهکاری راحت تر از رهایی دوباره از آن است!
[ترجمه ترگمان]رسیدن به دین آسان تر از رهایی از آن است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رسیدن به دین آسان تر از رهایی از آن است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I did get into debt at one stage, but with actually working you can get your hands on anything really.
[ترجمه گوگل]من در یک مرحله بدهکار شدم، اما با کار کردن واقعاً می توانید به هر چیزی دست پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]من در یک مرحله مقروض شدم، اما با کار کردن در واقع شما می توانید به هر چیزی دست پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من در یک مرحله مقروض شدم، اما با کار کردن در واقع شما می توانید به هر چیزی دست پیدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Never get into debt if you can avoid it.
[ترجمه گوگل]اگر می توانید از آن اجتناب کنید، هرگز بدهکار نشوید
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانید از آن اجتناب کنید هرگز به آن قرض ندهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانید از آن اجتناب کنید هرگز به آن قرض ندهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It was unwise of you to get into debt.
[ترجمه گوگل]عاقلانه نبود که بدهکار شوید
[ترجمه ترگمان]این کار عاقلانه ای نبود که تو بدهی را بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کار عاقلانه ای نبود که تو بدهی را بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It is easier to get into debt than to get out of debt.
[ترجمه گوگل]بدهی گرفتن آسانتر از رهایی از بدهی است
[ترجمه ترگمان]رسیدن به بدهی آسان تر از رهایی از بدهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رسیدن به بدهی آسان تر از رهایی از بدهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But don't get into debt.
8. He was brought up to be thrifty and never to get into debt.
[ترجمه گوگل]او طوری تربیت شد که صرفه جو باشد و هرگز بدهکار نشود
[ترجمه ترگمان]او را بزرگ کرده بودند که مقتصدانه زندگی می کردند و هرگز مقروض نمی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او را بزرگ کرده بودند که مقتصدانه زندگی می کردند و هرگز مقروض نمی شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This rise is due in part to our greater willingness to get into debt.
[ترجمه گوگل]این افزایش تا حدی به دلیل تمایل بیشتر ما برای بدهکاری است
[ترجمه ترگمان]این افزایش به دلیل تمایل بیشتر ما برای رسیدن به بدهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این افزایش به دلیل تمایل بیشتر ما برای رسیدن به بدهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It's so easy to get credit - it's inviting people to get into debt.
[ترجمه گوگل]گرفتن اعتبار بسیار آسان است - این باعث می شود مردم به بدهکاری دعوت شوند
[ترجمه ترگمان]کسب اعتبار خیلی آسان است - مردم را دعوت می کند تا قرض بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کسب اعتبار خیلی آسان است - مردم را دعوت می کند تا قرض بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Its goal is to provide financial knowledge to children and adults before they get into debt.
[ترجمه گوگل]هدف آن ارائه دانش مالی به کودکان و بزرگسالان قبل از بدهکاری است
[ترجمه ترگمان]هدف آن فراهم کردن دانش مالی برای کودکان و بزرگسالان قبل از رسیدن به بدهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هدف آن فراهم کردن دانش مالی برای کودکان و بزرگسالان قبل از رسیدن به بدهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید