یک اصطلاح عامیانه در زبان انگلیسی است که به معنی مانع شدن یا ایجاد مزاحمت برای انجام کاری یا رسیدن به هدفی است. این اصطلاح زمانی به کار می رود که چیزی یا کسی به طور مستقیم یا غیرمستقیم جلوی پیشرفت، برنامه یا فعالیت را بگیرد.
... [مشاهده متن کامل]
- **غیررسمی**: این عبارت معمولاً در مکالمات روزمره و غیررسمی استفاده می شود و در میان دوستان یا در موقعیت های خودمانی کاملاً مناسب است.
- **محدودیت در موقعیت های رسمی**: در محیط های حرفه ای یا رسمی، این اصطلاح ممکن است کمی غیررسمی به نظر برسد. در چنین مواردی، عباراتی مثل "obstruct" یا "interfere with" مودبانه تر و مناسب تر هستند.
### مثال:
- "I wanted to finish the project today, but unexpected meetings got in the way. "
( می خواستم امروز پروژه را تمام کنم، اما جلسات غیرمنتظره مانع شدند. )
... [مشاهده متن کامل]
- **غیررسمی**: این عبارت معمولاً در مکالمات روزمره و غیررسمی استفاده می شود و در میان دوستان یا در موقعیت های خودمانی کاملاً مناسب است.
- **محدودیت در موقعیت های رسمی**: در محیط های حرفه ای یا رسمی، این اصطلاح ممکن است کمی غیررسمی به نظر برسد. در چنین مواردی، عباراتی مثل "obstruct" یا "interfere with" مودبانه تر و مناسب تر هستند.
### مثال:
( می خواستم امروز پروژه را تمام کنم، اما جلسات غیرمنتظره مانع شدند. )
دست وپا گیر بودن
مانع کاری شدن
سر راه بودن
تو دست و پا بودن
مانع ایجاد کردن
میتونی بیاییتو آشپزخونه نگاه کنی، اما لطفا تو دست و پا نباش.
به نقل از کالینز دیکشنری:
. To get in the way of something means to make it difficult for it to happen, continue, or be appreciated properly
مثال:
She had a job which never got in the way of her leisure interests
مانع شدن
مثال:
مانع شدن
توی دست و پا گیر کردن
سر راه قرار گرفتن، خلل وارد کردن
It’s a small street, and he parked right in the way
I never let unimportant details get in the way of a good plan
مانع انجام کار دیگران شدن
جلوی وقوع اتفاقی را گرفتن
جلوی وقوع اتفاقی را گرفتن
دست و پا گیر
سد راه - مزاحم
مانع شدت، سد راه شدن، دخالت در امری کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)