🔸 معادل فارسی:
از اول وارد شدن / از مرحله ی شروع وارد شدن / در آغاز مشارکت کردن
در زبان محاوره ای:
از همون اول تو کار بود، از پایه وارد شد، از اول تو پروژه شریک شد
🔸 تعریف ها:
1. ( سرمایه گذاری – اقتصادی ) :
... [مشاهده متن کامل]
وارد شدن به یک پروژه، شرکت یا فرصت سرمایه گذاری در مراحل اولیه، معمولاً با امید به سود بالا در آینده
مثال: If you get in on the ground floor, you could make a fortune.
اگه از اول وارد بشی، ممکنه یه ثروت به دست بیاری.
2. ( شراکت – کاری ) :
مشارکت در یک کسب وکار یا تیم از مرحله ی شروع، با امکان رشد و تأثیرگذاری بیشتر
مثال: She got in on the ground floor of the startup and now she’s a senior executive.
از همون اول تو استارت آپ بود و حالا مدیر ارشده.
3. ( فرصت – اجتماعی یا فرهنگی ) :
استفاده از فرصت های نوظهور یا تازه راه اندازی شده قبل از اینکه عمومی یا رقابتی بشن
مثال: Early adopters who got in on the ground floor of crypto saw huge returns.
اونایی که از اول وارد کریپتو شدن، سودهای بزرگی دیدن.
🔸 مترادف ها:
join early – start from the beginning – be an early investor – get in early – be a founding member
از اول وارد شدن / از مرحله ی شروع وارد شدن / در آغاز مشارکت کردن
در زبان محاوره ای:
از همون اول تو کار بود، از پایه وارد شد، از اول تو پروژه شریک شد
🔸 تعریف ها:
1. ( سرمایه گذاری – اقتصادی ) :
... [مشاهده متن کامل]
وارد شدن به یک پروژه، شرکت یا فرصت سرمایه گذاری در مراحل اولیه، معمولاً با امید به سود بالا در آینده
مثال: If you get in on the ground floor, you could make a fortune.
اگه از اول وارد بشی، ممکنه یه ثروت به دست بیاری.
2. ( شراکت – کاری ) :
مشارکت در یک کسب وکار یا تیم از مرحله ی شروع، با امکان رشد و تأثیرگذاری بیشتر
مثال: She got in on the ground floor of the startup and now she’s a senior executive.
از همون اول تو استارت آپ بود و حالا مدیر ارشده.
3. ( فرصت – اجتماعی یا فرهنگی ) :
استفاده از فرصت های نوظهور یا تازه راه اندازی شده قبل از اینکه عمومی یا رقابتی بشن
مثال: Early adopters who got in on the ground floor of crypto saw huge returns.
اونایی که از اول وارد کریپتو شدن، سودهای بزرگی دیدن.
🔸 مترادف ها:
از اول در کاری بودن. . .
در مرحله ابتدایی در کاری یا چیزی شرکت کردن