get home

جمله های نمونه

1. When I get home from work I like to relax with a glass of wine.
[ترجمه مریم برهان حقیقی] وقتی که از سر کار به خانه میرسم ، دوست دارم با یک لیوان شراب آرام باشم
|
[ترجمه Beritan] هنگامی که از سر کار بر میگردم دوست دارم با یک لیوان شراب ارام شم
|
[ترجمه گوگل]وقتی از سر کار به خانه برمی گردم دوست دارم با یک لیوان شراب استراحت کنم
[ترجمه ترگمان]وقتی از کار اومدم خونه دوست دارم با یه لیوان شراب راحت باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I couldn't see how I could get home from the station - then I had a brainwave, Eric could meet me.
[ترجمه گوگل]نمی‌توانستم ببینم چگونه می‌توانم از ایستگاه به خانه برگردم - سپس یک موج مغزی داشتم، اریک می‌توانست با من ملاقات کند
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم ببینم که چطور می توانم از ایستگاه به خانه برگردم - بعد، اریک با من آشنا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Can't you wait till we get home?
[ترجمه گوگل]نمیتونی صبر کنی تا برسیم خونه؟
[ترجمه ترگمان]نمی توانی صبر کنی تا به خانه برسیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. What time did you get home last night?
[ترجمه گوگل]دیشب ساعت چند رسیدی خونه؟
[ترجمه ترگمان]دیشب کی اومدی خونه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There's a storm coming on. We'd better get home.
[ترجمه گوگل]طوفانی در راه است بهتره بریم خونه
[ترجمه ترگمان]یک طوفان در راهه بهتره بریم خونه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the after years the sailor did not get home often.
[ترجمه گوگل]در سال های بعد، ملوان اغلب به خانه نمی رسید
[ترجمه ترگمان]ملوان پس از سال ها اغلب به خانه نمی آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The boys get home and eat everything in sight .
[ترجمه گوگل]پسرها به خانه می رسند و همه چیز را می خورند
[ترجمه ترگمان]بچه ها به خانه می آیند و همه چیز را یکجا می خورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When you get home you're going directly to bed.
[ترجمه گوگل]وقتی به خانه می رسید مستقیماً به رختخواب می روید
[ترجمه ترگمان]وقتی رسیدی خو نه، مستقیم میری به رختخواب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I didn't get home till after dinnertime.
[ترجمه گوگل]تا بعد از شام به خانه نرسیدم
[ترجمه ترگمان]تا موقع ناهار به خانه نیامدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By the time I get home, I'm too tired to do anything active.
[ترجمه گوگل]وقتی به خانه می‌رسم، آنقدر خسته‌ام که نمی‌توانم کاری فعال انجام دهم
[ترجمه ترگمان]وقتی به خانه برسم، خسته تر از آن هستم که کار فعالی انجام بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I'll give you a ring once I get home.
[ترجمه دانیال] به محض اینکه به خونه رسیدم بهت ی زنگ میزنم.
|
[ترجمه گوگل]وقتی رسیدم خونه بهت حلقه میدم
[ترجمه ترگمان]وقتی به خو نه برسم یه حلقه بهت می دم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We still have to arrange how to get home.
[ترجمه گوگل]ما هنوز باید ترتیبی بدهیم که چگونه به خانه برسیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز باید نحوه رسیدن به خانه را ترتیب دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It takes at least an hour to get home from work.
[ترجمه گوگل]حداقل یک ساعت طول می کشد تا از محل کار به خانه برگردید
[ترجمه ترگمان]حداقل یک ساعت طول می کشد تا از محل کار به خانه برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We didn't get home until midnight.
[ترجمه گوگل]تا نیمه شب به خانه نرسیدیم
[ترجمه ترگمان]تا نصف شب به خانه نرسیدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I'll deal with you when I get home from the office!
[ترجمه گوگل]وقتی از اداره به خانه برگردم با شما برخورد خواهم کرد!
[ترجمه ترگمان]وقتی از اداره به خانه برسم با تو معامله می کنم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• arrive at home

پیشنهاد کاربران

فهمیده شدن - درک شدن
get sth home to sb: چیزی را به کسی فهماندن - مطلبی را حالی کسی کردن
رسبدن به خانه
When straightforward couples get home
برگشت به خانه
Back home
برگشت به خانه
برگشتن به خانه
زودتر ترک کردن محل فعلی برای رفتن به خانه
به خانه رسیدن

بپرس