get engaged
/gɛt ɛnˈgeɪʤd//gɛt ɪnˈgeɪʤd/
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
engaged= متعهد
get engaged= متعهد شدن
stay engaged= متعهد ماندن
get engaged= متعهد شدن
stay engaged= متعهد ماندن
یعنی
نامزد کردن
یعنی
نامزد بودن
Get engaged یکی به معنای
( نامزد کردن )
( درگیر شدن )
I got engaged نامزد کرده ام یا I'm engaged
You need to get your mind engaged
تو باید ذهنتو درگیری کنی
( نامزد کردن )
( درگیر شدن )
I got engaged نامزد کرده ام یا I'm engaged
تو باید ذهنتو درگیری کنی
مشارکت کردن در . . . .
مشغول چیزی بودن
به معنای نامزد کردن
نامزد کردن: )
بدبخت شدن
درگیر کردن و
Passive ( درگیر شدن )
Passive ( درگیر شدن )
نامزد کردن، عقد کردن
نامزد کردن یا مراسمی که قبل از عروسی یا عقد انجام میشه .
( نامزد کردن ) مراسم قبل از عروسی
نامزد و عقد
دو معنی:عقد کردن - نامزد کردن
نامزد کردن
نامزد شدن
نامزد کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)