get better of sth

پیشنهاد کاربران

to defeat/beat به معنی شکست دادن یا غلبه کردب به چیزی یا کسی
,
مثال :
No politically incorrect xenophobia intended – it's just that nerves got the better of me.
هیچ بیگانه هراسی نادرست سیاسی در نظر گرفته نشده است - فقط اعصاب من را به هم ریخت. یا اعصابم به من مسلط شد
شکست دادن/قوی تر بودن ( بهتر بودن ) از کسی یا چیزی
غلبه کردن بر چیزی

بپرس