get better


معنی: شفاء یافتن

مترادف ها

شفاء یافتن (فعل)
recover, recuperate, come round, convalesce, get better

انگلیسی به انگلیسی

• recuperate, recover, regain one's health; improve

پیشنهاد کاربران

بهتر شدن مثلاً داری یه کاری رو می کنی خوب انجامش نمیدی ولی می گی دارم توش بهتر میشم میگی
I'm not very good, but I'm getting better at it.
اوضاع کسی رو به بهبود رفتن
Ex. After some time, the lady started getting better.
بعد از مدتی اوضاع خانم رو به بهبود رفت.
get better بهتر شدن
be better بهتر بودن
پیشرفت کردن
بهتر شدن . بهبود یافتن
بهبودیافتن
شفا یافتن
بهبودی
بهتر شدن
درمان شدن
خوب شدن، بهترشدن