"خیلی عصبانی شدن"/ برای توصیف واکنش های بیش از حد به تحریکات جزئی. این عبارتی است که نشان می دهد کسی بیش از حد ناراحت چیزی شده که ممکن است اهمیت زیادی نداشته باشد.
مترادف: Upset, agitated, angry.
... [مشاهده متن کامل]
متضاد: Calm, composed, relaxed.
مثال؛
He got bent out of shape when they didn't invite him to the meeting.
Don't get bent out of shape over small mistakes.
She got bent out of shape after hearing the news.
مترادف: Upset, agitated, angry.
... [مشاهده متن کامل]
متضاد: Calm, composed, relaxed.
مثال؛
لب و لوچت چرا اویزونه
از هم پاشیدن
به شدت عصبانی شدن
جوش آوردن
از کوره در رفتن
جوش آوردن
از کوره در رفتن