تلفن کردن
to communicate with someone by phone:
I’m trying to get ahold of some of these people for our meeting tomorrow.
من سعی می کنم برای جلسه فردامون به بعضی از این افراد تلفن کنم
When you take my cell phone ,
... [مشاهده متن کامل]
? What if i have to get ahold of you
You can use house phone
وقتی موبایلم را می گیری اگه بخوام بهت تلفن کنم ؟ ( تلفن ندارم )
از تلفن خونه استفاده کن.
من سعی می کنم برای جلسه فردامون به بعضی از این افراد تلفن کنم
... [مشاهده متن کامل]
وقتی موبایلم را می گیری اگه بخوام بهت تلفن کنم ؟ ( تلفن ندارم )
از تلفن خونه استفاده کن.
کنترل و قدرت چیزی را کامل به دست گرفتن
تماس گرفتن با یک شخص : get ahold of someone
دسترسی به یک چیز : get ahold of something
دسترسی به یک چیز : get ahold of something