1. If only our horse can get ahead of the leading runner,it can win the race.
[ترجمه گوگل]اگر فقط اسب ما بتواند از دونده پیشرو جلو بیفتد، می تواند در مسابقه پیروز شود
[ترجمه ترگمان]اگر فقط اسب ما بتواند جلوتر از دونده پیشتاز برسد، می تواند برنده مسابقه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر فقط اسب ما بتواند جلوتر از دونده پیشتاز برسد، می تواند برنده مسابقه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. If we want to get ahead of our competitors, we ought to invest more in R and D.
[ترجمه گوگل]اگر میخواهیم از رقبای خود پیشی بگیریم، باید بیشتر روی تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر ما می خواهیم جلوتر از رقبای خود برویم، باید بیشتر در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر ما می خواهیم جلوتر از رقبای خود برویم، باید بیشتر در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Let's cut through the woods and get ahead of them.
[ترجمه گوگل]بیایید از میان جنگل ها بگذریم و از آنها جلو بزنیم
[ترجمه ترگمان]بیاید وسط جنگل و از آن ها جلوتر برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیاید وسط جنگل و از آن ها جلوتر برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Remember that nobody will ever get ahead of you as long as he is kicking you in the seat of the pants. Walter Winchell
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید که تا زمانی که در صندلی شلوار شما را لگد می زند، هیچ کس جلوی شما را نخواهد گرفت والتر وینچل
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باش که تا وقتی که داره تو رو توی صندلی لگد می کنه هیچ کس پیش تو نمی ره والتر Winchell
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باش که تا وقتی که داره تو رو توی صندلی لگد می کنه هیچ کس پیش تو نمی ره والتر Winchell
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But we get ahead of ourselves.
[ترجمه گوگل]اما ما از خودمان جلو می زنیم
[ترجمه ترگمان] ولی ما از خودمون جلوتر میشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] ولی ما از خودمون جلوتر میشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A trainer can become a lumper if they get ahead of themselves and don't properly split an exercise.
[ترجمه گوگل]اگر یک مربی از خود جلو بیفتد و یک تمرین را به درستی تقسیم نکند، می تواند به یک لومپر تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]یک مربی می تواند به یک متخصص تبدیل شود اگر آن ها از خودشان جلوتر باشند و به درستی یک تمرین را از هم جدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مربی می تواند به یک متخصص تبدیل شود اگر آن ها از خودشان جلوتر باشند و به درستی یک تمرین را از هم جدا کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We have to turn left to get ahead of the dominoes.
[ترجمه گوگل]برای جلو افتادن از دومینوها باید به چپ بپیچیم
[ترجمه ترگمان]ما باید به سمت چپ برگردیم که از دومینو دور بشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما باید به سمت چپ برگردیم که از دومینو دور بشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. To gain on or get ahead of ( a sailing vessel ).
[ترجمه گوگل]به دست آوردن یا جلو افتادن از (کشتی بادبانی)
[ترجمه ترگمان]به دست آوردن و یا به دست آوردن جلوتر از (یک کشتی بادبانی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به دست آوردن و یا به دست آوردن جلوتر از (یک کشتی بادبانی)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It is unlikely that their group will get ahead of us.
[ترجمه گوگل]بعید است گروه آنها از ما جلو بیفتد
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که گروه آن ها از ما جلوتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعید به نظر می رسد که گروه آن ها از ما جلوتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Some people were hurrying, as if anxious to get ahead of others.
[ترجمه گوگل]عده ای عجله داشتند، گویی مشتاق بودند از دیگران پیشی بگیرند
[ترجمه ترگمان]عده ای عجله داشتند، گویی دلشان می خواست از دیگران جلوتر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عده ای عجله داشتند، گویی دلشان می خواست از دیگران جلوتر باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We want to get ahead of competition, don't we?
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم از رقابت جلو بزنیم، اینطور نیست؟
[ترجمه ترگمان]ما می خوایم از مسابقه جلو بریم، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما می خوایم از مسابقه جلو بریم، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The first break meant you needed regular inspection and preventive maintenance; you had to get ahead of the problem.
[ترجمه گوگل]اولین استراحت به این معنی بود که شما نیاز به بازرسی منظم و نگهداری پیشگیرانه دارید باید از مشکل جلو می زدی
[ترجمه ترگمان]اولین وقفه به این معنی است که شما به بازرسی منظم و نگهداری پیشگیرانه نیاز دارید؛ باید جلوتر از مشکل باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اولین وقفه به این معنی است که شما به بازرسی منظم و نگهداری پیشگیرانه نیاز دارید؛ باید جلوتر از مشکل باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Highlighting this move to renewables helped us convince Reading to get ahead of the game.
[ترجمه گوگل]برجسته کردن این حرکت به سمت انرژی های تجدیدپذیر به ما کمک کرد تا ریدینگ را متقاعد کنیم که از بازی جلوتر باشد
[ترجمه ترگمان]برجسته کردن این حرکت به انرژی های تجدید پذیر به ما کمک کرد تا خواندن را قانع کنیم تا از بازی پیشی بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برجسته کردن این حرکت به انرژی های تجدید پذیر به ما کمک کرد تا خواندن را قانع کنیم تا از بازی پیشی بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید