### 🔸 معادل فارسی:
از زیر چیزی در رفتن / بخشیده شدن / چشم پوشی شدن
در زبان محاوره ای:
در رفت، ولش کردن، روشو زمین ننداختن، ازش گذشتن
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – چشم پوشی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
وقتی کسی به خاطر موقعیت، محبوبیت، یا شرایط خاص، از اشتباهش چشم پوشی می شه
> مثال: *Celebrities often get a pass for bad behavior. *
> از رفتار بد سلبریتیا اغلب چشم پوشی می شه.
2. ** ( اخلاقی – معاف شدن ) :**
وقتی فردی به خاطر نیت خوب یا شرایط خاص، از مجازات یا انتقاد معاف می شه
> مثال: *He got a pass because he meant well. *
> چون نیتش خوب بود، ازش گذشتن.
3. ** ( طعنه آمیز – تبعیض ) :**
وقتی به کسی اجازه داده می شه کاری بکنه که دیگران به خاطرش مجازات می شن؛ معمولاً با بار انتقادی
> مثال: *Why does she get a pass while others get punished?*
> چرا اون در می ره ولی بقیه تنبیه می شن؟
- - -
### 🔸 مترادف ها:
- be let off
- be excused
- be forgiven
- be overlooked
- skate by
از زیر چیزی در رفتن / بخشیده شدن / چشم پوشی شدن
در زبان محاوره ای:
در رفت، ولش کردن، روشو زمین ننداختن، ازش گذشتن
- - -
### 🔸 تعریف ها:
1. ** ( اجتماعی – چشم پوشی ) :**
... [مشاهده متن کامل]
وقتی کسی به خاطر موقعیت، محبوبیت، یا شرایط خاص، از اشتباهش چشم پوشی می شه
> مثال: *Celebrities often get a pass for bad behavior. *
> از رفتار بد سلبریتیا اغلب چشم پوشی می شه.
2. ** ( اخلاقی – معاف شدن ) :**
وقتی فردی به خاطر نیت خوب یا شرایط خاص، از مجازات یا انتقاد معاف می شه
> مثال: *He got a pass because he meant well. *
> چون نیتش خوب بود، ازش گذشتن.
3. ** ( طعنه آمیز – تبعیض ) :**
وقتی به کسی اجازه داده می شه کاری بکنه که دیگران به خاطرش مجازات می شن؛ معمولاً با بار انتقادی
> مثال: *Why does she get a pass while others get punished?*
> چرا اون در می ره ولی بقیه تنبیه می شن؟
- - -
### 🔸 مترادف ها:
اجازه دادن به کسی برای قسر در رفتن از تخلفات اجتماعی یا توهینی که به کسی کرده است