get a lot out of

پیشنهاد کاربران

از چیزی بهره مفید بردن
سود بردن از کاری، چیزای زیادی یاد گرفتن
متوجه چیز زیادی شدن
when I was child, I used to get a lot out of watching cartoons.
وقتی بچه بودم، از تماشای کارتون خیلی لذت می بردم.
I got a lot out of this book
چیزای زیادی از این کتاب یاد گرفتم.

بپرس