get a foot in the door
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
پای کسی به جایی ( حرفه, سازمان و . . . ) باز شدن
فرصتی جدید برای شروع کاری جدید، معمولاً در حوزه ای که موفقیت در آن دشوار است.
ورود به یک کسب و کار یا سازمان ( در سطح پایین ) ، اما با شانس موفقیت بیشتر در آینده.
ورود به یک کسب و کار یا سازمان ( در حالی که low level هستیم, یعنی از سطح پایین شروع میکنیم ) ، اما در آینده همراه هستش با کسب شانس و موفقیت بیشتر
این اصطلاح به معنای اینه منتظر فرصت ها نباشید اون هارو خلق کنید و برای رسیدن به موفقیت بهره ببرید.
گام برداشتن شروع به کار کردن برای رسیدن به موفقیت
گام برداشتن شروع به کار کردن برای رسیدن به موفقیت
گام برداشتن برای رسیدن به هدف
به عنوان مثال: او فقط منتظر فرصتی بزرگ ( فرصتی بزرگ برای مشهور شدن ) است تا وارد دنیای موسیقی شود.
he’s just waiting for his big break ( big opportunity to become famous ) to get his foot in the door of the music
به عنوان مثال: او فقط منتظر فرصتی بزرگ ( فرصتی بزرگ برای مشهور شدن ) است تا وارد دنیای موسیقی شود.
قدر فرصت را دانستن، فرصت طلب بودن، به موقع اقدام کردن،
به محض اینکه دستم برسد ( وارد شوم )
از فرش به عرش رسیدن
قدم اول را برداشتن
پات به جایی باز شدن
I think I could get the job if I could only get my foot in the door
شروع کردن کاری
قدم اول و راحت را برداشتن ( در راستای هدفی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)