1. We communicated mainly by signs, gesticulation and mime.
[ترجمه گوگل]ما عمدتاً با علائم، اشاره و میم ارتباط برقرار می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به طور عمده توسط علایم، اشارات و حرکات تقلیدی در ارتباط بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. There are also differences regarding the amount of gesticulation and mobility of the lips when communicating which are culturally determined.
[ترجمه گوگل]همچنین در مورد میزان حرکات و تحرک لب ها هنگام برقراری ارتباط تفاوت هایی وجود دارد که از نظر فرهنگی تعیین می شود
[ترجمه ترگمان]همچنین تفاوت هایی در رابطه با مقدار حرکت و حرکت لب ها در هنگام برقراری ارتباط وجود دارد که از نظر فرهنگی مشخص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We can vent anger by shouts and gesticulation.
[ترجمه گوگل]ما میتوانیم خشم را با فریاد و حرکات تخلیه کنیم
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم خشم و فریاد را از خشم خالی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Suddenly, the postilions exchange speech with animated gesticulation, and the horses are pulled up, almost haunches.
[ترجمه گوگل]ناگهان، پستیلیون ها با حرکات متحرک صحبت می کنند و اسب ها به سمت بالا کشیده می شوند و تقریباً به هم می ریزند
[ترجمه ترگمان]ناگهان در عوض، راه عوض شد و اسب ها را به حرکت در آوردند و اسب ها را تقریبا به صورت دو پا بلند کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Is gesticulation easier said than done?
[ترجمه گوگل]آیا گفتن ژست راحت تر از انجام دادن است؟
[ترجمه ترگمان]آیا این حرکت به مراتب راحت تر از این است که انجام شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Excitement usually increases the rate of speech, raises the voice pitch and there may be more than usual gesticulation.
[ترجمه گوگل]هیجان معمولا سرعت گفتار را افزایش می دهد، زیر و بم صدا را بالا می برد و ممکن است حرکات بیش از حد معمول وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هیجان معمولا میزان سخنرانی را افزایش می دهد، آهنگ صدا را بالا می برد و ممکن است حرکات و ژست های معمول بیشتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But while she said it, Pearl laughed, and began to dance up and down with the humoursome gesticulation of a little imp, whose next freak might be to fly up the chimney.
[ترجمه گوگل]اما در حالی که او این را می گفت، مروارید خندید و با حرکات طنز آمیز یک شیاد کوچک شروع به رقصیدن کرد که ممکن است عجیب و غریب بعدی او پرواز از دودکش باشد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی این حرف را زد، مروارید خندید و شروع به رقصیدن کرد و با حرکتی تند یک شیطون کوچولو که freak بعدی ممکن بود از دودکش به هوا برخیزد، شروع به رقصیدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He is better than delimiting to a saleswoman with gesticulation a period of time.
[ترجمه گوگل]او بهتر از این است که مدتی را به یک زن فروشنده با حرکات اشاره کند
[ترجمه ترگمان]او بهتر از آن است که در یک دوره زمانی به یک فروشنده زن کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We use the way that knows you is sensor, photograph wait head, speech, gesticulation.
[ترجمه گوگل]ما از روشی استفاده میکنیم که میداند شما حسگر است، سر منتظر عکس، گفتار، حرکت است
[ترجمه ترگمان]ما از روشی استفاده می کنیم که می داند شما سنسور هستید، عکس منتظر، سخنرانی، حرکات و اطوار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He laughed and threw the bottle upwards with a gesticulation I did not understand.
[ترجمه گوگل]خندید و با اشاره ای که نفهمیدم بطری را به طرف بالا پرت کرد
[ترجمه ترگمان]او خندید و بطری را با حرکتی تند به طرف بالا پرت کرد و من نفهمیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید