gestational

جمله های نمونه

1. Birth weight and gestational age were included as continuous variables.
[ترجمه گوگل]وزن تولد و سن حاملگی به عنوان متغیرهای پیوسته در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]وزن تولد و سن حاملگی به عنوان متغیرهای پیوسته در نظر گرفته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Perinatal islet function in gestational diabetes: Assessment by cord plasma C-peptide and amniotic fluid insulin.
[ترجمه گوگل]عملکرد جزایر پری ناتال در دیابت بارداری: ارزیابی با پپتید C پلاسمای بند ناف و انسولین مایع آمنیوتیک
[ترجمه ترگمان]تابع جزیره ای Perinatal در دیابت حاملگی: ارزیابی توسط پلاسمای بندناف سی - پپتید و مایع آمنیوتیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Primary explanatory factors considered were birth weight, gestational age, gender, and treatment group.
[ترجمه گوگل]عوامل توضیحی اولیه در نظر گرفته شده وزن هنگام تولد، سن حاملگی، جنسیت و گروه درمان بودند
[ترجمه ترگمان]عوامل توضیحی اولیه در نظر گرفته شدند، سن تولد، سن، جنسیت، و گروه درمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, nearly 40 % of women with gestational diabetes develop diabetes within 20 years.
[ترجمه گوگل]با این حال، نزدیک به 40 درصد از زنان مبتلا به دیابت بارداری در عرض 20 سال به دیابت مبتلا می شوند
[ترجمه ترگمان]با این حال تقریبا ۴۰ درصد از زنان مبتلا به دیابت در طی ۲۰ سال دیابت را گسترش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Children with missing values for gestational age or birth weight were excluded from the analysis.
[ترجمه گوگل]کودکانی که مقادیر از دست رفته برای سن حاملگی یا وزن هنگام تولد داشتند از تجزیه و تحلیل حذف شدند
[ترجمه ترگمان]کودکانی با مقادیر از دست رفته برای سن حاملگی یا وزن تولد از آنالیز حذف شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this country, gestational diabetes occurs in 2 to 5 percent of pregnancies.
[ترجمه گوگل]در این کشور دیابت بارداری در 2 تا 5 درصد از بارداری ها رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]در این کشور دیابت حاملگی در ۲ تا ۵ درصد از بارداری اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Gestational diabetes recurs in about 50 percent of women who had the problem in a previous pregnancy.
[ترجمه گوگل]دیابت بارداری در حدود 50 درصد از زنانی که در بارداری قبلی این مشکل را داشتند عود می کند
[ترجمه ترگمان]دیابت Gestational در حدود ۵۰ درصد زنانی که در بارداری پیش از این مشکل داشتند را به خود اختصاص داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Expected values of birth weight for gestational age were obtained by regressing the natural logarithm of birth weight on gestational age.
[ترجمه گوگل]مقادیر مورد انتظار وزن هنگام تولد برای سن حاملگی با رگرسیون لگاریتم طبیعی وزن تولد بر سن حاملگی به دست آمد
[ترجمه ترگمان]مقادیر مورد انتظار برای سن حاملگی برای حاملگی از طریق کاهش لگاریتم طبیعی وزن زایمان در سن حاملگی به دست آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Alho etal reported that both gestational age and birth weight were independently associated with wheezy bronchitis.
[ترجمه گوگل]Alho etal گزارش داد که هم سن حاملگی و هم وزن هنگام تولد به طور مستقل با برونشیت خس خس مرتبط هستند
[ترجمه ترگمان]Alho etal گزارش داد که هم سن حاملگی و هم سن تولد به طور مستقل با خس خس نفس های همراه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusion Urgent modified cervical cerclage can prolong gestational pregnancy outcome and it is a ef.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری تغییر فوری سرکلاژ دهانه رحم می تواند نتیجه بارداری حاملگی را طولانی تر کند و این یک اثر است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری خبر فوری: گردن رحم می تواند نتیجه حاملگی را طولانی تر کند و این یک ef است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gestational age, last menstrual period, estimated date of confinement.
[ترجمه گوگل]سن حاملگی، آخرین دوره قاعدگی، تاریخ تخمینی زایمان
[ترجمه ترگمان]سن Gestational، آخرین دوره قاعدگی، تعیین زمان زایمان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Note the age, gravida para, and gestational age.
[ترجمه گوگل]به سن، بارداری و سن بارداری توجه کنید
[ترجمه ترگمان]به سن، پارا پارا، و سن حاملگی توجه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gestational age approximately _24 to 25 weeks. Perform an emergency hysterotomy to save the life of both the mother and the infant.
[ترجمه گوگل]سن حاملگی تقریباً 24 تا 25 هفته است برای نجات جان مادر و نوزاد، هیستروتومی اورژانسی انجام دهید
[ترجمه ترگمان]سن Gestational تقریبا ۲۴ تا ۲۵ هفته است برای نجات جان هر دو مادر و نوزاد، یک برنامه اضطراری انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Conclusion: Gestational diabetes can increase the rate of pregnancy-induced hypertension, polyhydramnios, macrosomia and cesarean section.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: دیابت بارداری می‌تواند میزان فشار خون، پلی هیدرآمنیوس، ماکروزومی و سزارین ناشی از بارداری را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: دیابت Gestational می تواند نرخ فشار خون ناشی از بارداری، polyhydramnios، macrosomia و section را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A . Gestational age . Post - term pregnancy is a risk factor for macrosomia.
[ترجمه گوگل]آ سن بارداری حاملگی پس از ترم یک عامل خطر برای ماکروزومی است
[ترجمه ترگمان]الف عصر Gestational حاملگی بعد از حاملگی یک عامل خطر برای macrosomia است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of gestation, of the development of an embryo in the womb

پیشنهاد کاربران

◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: pertaining to the pregnancy
[پزشکی] آبستنی: مربوط به حاملگی
بارداری، حاملگی
بارداری
حامله گی

بپرس