gerrymandering

انگلیسی به انگلیسی

• disputable approach of dividing a voting district in a discriminatory manner (for the benefit of a particular candidate); changing the borders of a distric in order to increase the number of people within that district who will vote for a particular party or person
gerrymandering is the act of altering political boundaries in order to give an unfair advantage to one political party or group of people.

پیشنهاد کاربران

gerrymandering ( جغرافیای سیاسی )
واژه مصوب: کژحوزه بندی1
تعریف: تقسیم بندی ناعادلانۀ کشور به حوزه های انتخاباتی به سود حزب یا نامزدی خاص |||متـ . حوزه بندی ناعادلانه1
تخصیص ناعادلانه ی حوزه های انتخاباتی یا اعطای امتیازاتی خاص به برخی از رای دهندگان خاص، ارجحیت دادن به برخی رای دهندگان، دستکاری آرا انتخاباتی، تقلب در انتخابات ( در مفهوم بسیار عام )
یک طرفند انتخاباتی برای دستکاری حوزه های رای گیری

بپرس