germinate

/ˈdʒɜːrməˌnet//ˈdʒɜːmɪneɪt/

معنی: جوانه زدن، سبز شدن، شروع به رشد کردن، سبز کردن
معانی دیگر: شکفتن، آغاز به وجود و رشد کردن، رویان شدن، تندیدن، تنده دار کردن یا شدن، روئیدن، رستن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: germinates, germinating, germinated
مشتقات: germination (n.), germinator (n.)
• : تعریف: to start or cause to start a process of growth or development; sprout.
مترادف: burgeon, develop, grow, pullulate, sprout
مشابه: flourish, root, shoot, take root, thrive, vegetate

- The seeds will germinate if they get enough water and sunlight.
[ترجمه گوگل] اگر بذرها به اندازه کافی آب و نور خورشید دریافت کنند، جوانه می زنند
[ترجمه ترگمان] دانه ها اگر به اندازه کافی آب و نور خورشید را به دست آورند، می رویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Ideas for her new novel germinated during her travels in Africa.
[ترجمه گوگل] ایده های رمان جدید او در طول سفرهایش در آفریقا شکل گرفت
[ترجمه ترگمان] ایده های جدید او در طول سفره ای او در آفریقا جوانه زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Some seed varieties germinate fast, so check every day or so.
[ترجمه گوگل]برخی از گونه های بذر به سرعت جوانه می زنند، بنابراین هر روز یا بیشتر آن را بررسی کنید
[ترجمه ترگمان]برخی از انواع بذر به سرعت می رویند، پس هر روز یا بیشتر آن ها را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The beans will only germinate if the temperature is warm enough.
[ترجمه گوگل]لوبیا فقط زمانی جوانه می زند که دما به اندازه کافی گرم باشد
[ترجمه ترگمان]لوبیا فقط در صورتی که درجه حرارت به اندازه کافی گرم باشد، جوانه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Seeds will not germinate without water.
[ترجمه گوگل]دانه ها بدون آب جوانه نمی زنند
[ترجمه ترگمان]بذر بدون آب جوانه نمی زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Seeds germinate in the spring.
[ترجمه گوگل]بذرها در بهار جوانه می زنند
[ترجمه ترگمان]دانه ها در بهار می رویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Heat and moisture will germinate the seeds.
[ترجمه گوگل]گرما و رطوبت باعث جوانه زدن بذرها می شود
[ترجمه ترگمان]گرما و رطوبت دانه ها را جوانه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. For example, conditions necessary for seeds to germinate were often studied in much the same way by successive age groups.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، شرایط لازم برای جوانه زدن بذرها اغلب به همان روش توسط گروه های سنی متوالی مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، شرایط لازم برای دانه ها، اغلب به شیوه ای مشابه توسط گروه های سنی متوالی مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Relatively large seeds germinate immediately after ripening.
[ترجمه گوگل]بذرهای نسبتاً بزرگ بلافاصله پس از رسیدن جوانه می زنند
[ترجمه ترگمان]دانه های نسبتا بزرگ بلافاصله پس از رسیدن به رشد می رویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Warmth and moisture germinate seeds.
[ترجمه گوگل]گرما و رطوبت باعث جوانه زدن بذرها می شود
[ترجمه ترگمان]میزان گرما و رطوبت باعث رشد دانه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The seeds of self-doubt germinate easily in such sad soil, and flourish in such desolate climates.
[ترجمه گوگل]بذرهای شک و تردید به راحتی در چنین خاک غم انگیزی جوانه می زنند و در چنین آب و هوای متروکی شکوفا می شوند
[ترجمه ترگمان]بذرهای خود شک به آسانی در چنین خاکی پژمرده رشد می کنند و در چنین climates متروک رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Most seeds germinate best between 85 and 95 degrees Fahrenheit.
[ترجمه گوگل]بیشتر بذرها بین 85 تا 95 درجه فارنهایت بهتر جوانه می زنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر دانه ها بین ۸۵ و ۹۵ درجه فارنهایت رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The spores do germinate, go through a few perfunctory cell divisions, then give up the ghost.
[ترجمه گوگل]هاگ ها جوانه می زنند، از چند تقسیم سلولی ناهموار عبور می کنند، سپس روح را از دست می دهند
[ترجمه ترگمان]The به رشد خود ادامه می دهند، از میان چند بخش سلول معمولی عبور می کنند و سپس روح را رها می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Seeds are formed readily and germinate satisfactorily.
[ترجمه گوگل]بذرها به راحتی تشکیل می شوند و به طور رضایت بخشی جوانه می زنند
[ترجمه ترگمان]بذرها به آسانی تشکیل می شوند و به طور رضایت بخش رشد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Some aquatic plants develop seeds which germinate immediately after maturing.
[ترجمه گوگل]برخی از گیاهان آبزی بذرهایی تولید می کنند که بلافاصله پس از بلوغ جوانه می زنند
[ترجمه ترگمان]برخی گیاهان آبزی، دانه هایی را پرورش می دهند که بلافاصله پس از بلوغ می رویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Because polyanthus are more difficult to germinate, start them off in seed trays or pots in a greenhouse or cold frame.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پلی آنتوس برای جوانه زدن دشوارتر است، آنها را در سینی های بذر یا گلدان هایی در گلخانه یا قاب سرد شروع کنید
[ترجمه ترگمان]از آنجا که رشد polyanthus دشوارتر است، آن ها را در ظرف بذر یا گلدان در یک گلخانه یا شیشه سرد شروع کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جوانه زدن (فعل)
grain, tiller, branch, nip, leaf, bud, erupt, peep, germinate, sprout, burgeon, shoot

سبز شدن (فعل)
grow, green, germinate, sprout, shoot

شروع به رشد کردن (فعل)
germinate

سبز کردن (فعل)
grow, green, germinate

انگلیسی به انگلیسی

• develop; sprout, bud; cause to sprout
if a seed germinates, or if you germinate a seed, it starts to grow.
if an idea, plan, or feeling germinates, or if something germinates it, it comes into existence and begins to develop; a formal use.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To begin to grow or develop, especially from a seed 🌱
🔍 مترادف: Sprout
✅ مثال: The seeds began to germinate after being planted in the rich soil.
Yet their forms do not always germinate life as promised.
با این حال، فرم های معماران، گاهی زندگی را - آنطور که وعده داده اند - به بار نمی نشانند.
اگه ایده ای در ذهن germinate بشه: متبلور شدن
جوانه زدن
germinate ( کشاورزی - علوم باغبانی )
واژه مصوب: تَندیدن
تعریف: آغاز رشدونمو رویان بذر که به تولید دان‏نهال می‏انجامد
شکوفایی
Plant germinates today

بپرس