1. The German Democratic Republic, which ceased to exist in 1990, had a reputation for sporting excellence.
[ترجمه گوگل]جمهوری دموکراتیک آلمان، که در سال 1990 وجود خود را متوقف کرد، به دلیل برتری ورزشی شهرت داشت
[ترجمه ترگمان]جمهوری دموکراتیک آلمان، که در سال ۱۹۹۰ دیگر وجود نداشت، به برتری ورزشی شهرت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Back in 1949 German Democratic Republic to settle the translation with great concentration.
[ترجمه گوگل]در سال 1949 جمهوری دموکراتیک آلمان برای حل و فصل ترجمه با تمرکز زیاد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۴۹، جمهوری دموکراتیک آلمان با غلظت زیاد ترجمه را فیصله داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Who was the first President of the newly-established German Democratic Republic (GDR), and when and how did he relinquish this position?
[ترجمه گوگل]اولین رئیس جمهور جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) که به تازگی تأسیس شده بود، چه کسی بود و چه زمانی و چگونه از این سمت کنار رفت؟
[ترجمه ترگمان]اولین رئیس جمهور جمهوری دموکراتیک تازه تاسیس آلمان (GDR)و کی و چه زمانی از این موضع کناره گیری کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The construction of Wall by the German Democratic Republic. Began separating East Berlin and West Berlin.
[ترجمه گوگل]ساخت دیوار توسط جمهوری دموکراتیک آلمان شروع به جدا کردن برلین شرقی و غربی کرد
[ترجمه ترگمان]ساخت دیوار به وسیله جمهوری دموکراتیک آلمان جدایی برلین شرقی و برلین غربی را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Berlin Wall collapses. The German Democratic Republic opens its borders.
[ترجمه گوگل]دیوار برلین فرو می ریزد جمهوری دموکراتیک آلمان مرزهای خود را باز می کند
[ترجمه ترگمان]دیوار برلین متلاشی می شود جمهوری دموکراتیک آلمان مرزه ای خود را باز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Once a Western island in the German Democratic Republic, after unification of the two Germanys, Berlin became the most interesting and cosmopolitan city in all of Europe.
[ترجمه گوگل]برلین زمانی جزیره ای غربی در جمهوری دموکراتیک آلمان بود، پس از اتحاد دو آلمان، برلین به جالب ترین و جهانی ترین شهر در تمام اروپا تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]زمانی که یک جزیره غربی در جمهوری دموکراتیک آلمان پس از اتحاد دو کشور همسایه، برلین به جالب ترین و cosmopolitan شهر در سراسر اروپا تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The construction of the Berlin Wall by the German Democratic Republic. Began separating East Berlin and West Berlin.
[ترجمه گوگل]ساخت دیوار برلین توسط جمهوری دموکراتیک آلمان شروع به جدا کردن برلین شرقی و غربی کرد
[ترجمه ترگمان]ساخت دیوار برلین به وسیله جمهوری دموکراتیک آلمان جدایی برلین شرقی و برلین غربی را آغاز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In all appearance, East Germany (the German Democratic Republic, or GDR) was a communist state, and yet it was somehow unique.
[ترجمه گوگل]در ظاهر، آلمان شرقی (جمهوری دموکراتیک آلمان یا GDR) یک دولت کمونیستی بود، و در عین حال به نوعی منحصر به فرد بود
[ترجمه ترگمان]در همه ظواهر، آلمان شرقی (جمهوری دموکراتیک آلمان، یا GDR)یک دولت کمونیستی بود، و با این حال به گونه ای منحصر به فرد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. But in the German Democratic Republic, the GDR, another wind had begun to blow, softly at first, until it swelled into a storm that blew the communist regime away.
[ترجمه گوگل]اما در جمهوری دموکراتیک آلمان، جمهوری دموکراتیک آلمان، باد دیگری در ابتدا به آرامی شروع به وزیدن کرده بود تا اینکه به طوفانی تبدیل شد که رژیم کمونیستی را منفجر کرد
[ترجمه ترگمان]اما در جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR)، باد دیگری شروع به وزیدن گرفت، ابتدا آرام بود، تا اینکه به توفانی تبدیل شد که رژیم کمونیستی را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. NOVEMBER 13 — Hans Modrow is elected prime minister by the People's Parliament of the German Democratic Republic.
[ترجمه گوگل]13 نوامبر - هانس مودرو توسط پارلمان خلق جمهوری دموکراتیک آلمان به عنوان نخست وزیر انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]۱۳ نوامبر - هانس Modrow توسط مجلس خلق جمهوری دموکراتیک آلمان به عنوان نخست وزیر انتخاب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. In 1957 I was just a small child of three years. I lived with my parents in Brandenburg, a region that belonged to the German Democratic Republic (GDR), the part of Germany that was not free.
[ترجمه گوگل]در سال 1957 من فقط یک بچه کوچک سه ساله بودم من با پدر و مادرم در براندنبورگ زندگی می کردم، منطقه ای که متعلق به جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) بود، بخشی از آلمان که آزاد نبود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۵۷، من فقط یک کودک ۳ ساله بودم من با والدینم در براندنبورگ، منطقه ای که متعلق به جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR)، قسمتی از آلمان که آزاد نبود، زندگی می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In 1997 she withdraw from the PEN centre of Germany in protest of its merger with the former German Democratic Republic branch.
[ترجمه گوگل]در سال 1997 او در اعتراض به ادغام این مرکز با شاخه سابق جمهوری دموکراتیک آلمان از مرکز PEN آلمان خارج شد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۷ او از مرکز PEN آلمان در اعتراض به ادغام آن با شاخه سابق جمهوری دموکرات آلمان کناره گیری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. "Freikoerperkultur" ("free body culture"), or FKK for short, was hugely popular in the otherwise highly restrictive German Democratic Republic (GDR), much more so than in West Germany.
[ترجمه گوگل]"Freikoerperkultur" ("فرهنگ بدن آزاد")، یا به اختصار FKK، در جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR) بسیار محدودکننده بود، بسیار بیشتر از آلمان غربی
[ترجمه ترگمان]\"Freikoerperkultur\" (\"فرهنگ بدن آزاد\")، یا FKK برای کوتاه، بسیار محبوب در جمهوری دموکراتیک آلمان (GDR)بود که بسیار بیشتر از آلمان غربی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The roots for this event lay in the joint forces of the economic slowdown, the political setbacks of the German Democratic Republic, and the influence of the Soviet Union.
[ترجمه گوگل]ریشههای این رویداد در نیروهای مشترک رکود اقتصادی، شکستهای سیاسی جمهوری دموکراتیک آلمان و نفوذ اتحاد جماهیر شوروی بود
[ترجمه ترگمان]ریشه های این رویداد در نیروهای مشترک کاهش اقتصادی، عقب نشینی سیاسی جمهوری دموکراتیک آلمان و نفوذ اتحادیه جماهیر شوروی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Michel, Andreas. 198 "The Development of Ethnomusicology in the German Democratic Republic. An Overview. " Yearbook for Traditional Music 19: 171-18
[ترجمه گوگل]میشل، آندریاس 198 "توسعه اتنوموسیکولوژی در جمهوری دموکراتیک آلمان مروری بر " سالنامه موسیقی سنتی 19: 171-18
[ترجمه ترگمان]میشل، آندریاس ۱۹۸ \"توسعه of در جمهوری دموکرات آلمان\" یک دید کلی برای موسیقی سنتی ۱۹: ۱۷۱ - ۱۸
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید