germ

/ˈdʒɜːrm//dʒɜːm/

معنی: جنین، ریشه، اصل، میکرب
معانی دیگر: جرم، میکروب، موجودات ذره بینی (مثل باکتری ها)، یاخته، زیواچه، تخم، جوانه، جوهر، گیاهک، منشا، مبدا، سرآغاز، سلول، منشاء

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a microscopic organism, esp. a bacterium or virus that causes illness.
مترادف: bug, microbe, microorganism
مشابه: bacillus, bacterium, virus

(2) تعریف: a rudimentary biological part, such as a bud, seed, or embryo, that gives rise to further growth or development.
مترادف: bud, embryo, offshoot, seed, spore, sprout
مشابه: rudiment

(3) تعریف: anything rudimentary that is capable of growth or development.
مترادف: beginning, birth, commencement, creation, dawn, embryo, inception, origin, rise, seed, start
مشابه: opening, outset, root

- the germ of an idea
[ترجمه گوگل] نطفه یک ایده
[ترجمه ترگمان] نمی دانم که این اندیشه از کجا سرچشمه می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. germ cell
یاخته ی زایشی

2. the germ of this idea
صورت اولیه ی این عقیده،نطفه ی این اندیشه

3. wheat germ
تخم جوانه زده ی گندم

4. Honesty is the germ from which all growth of nobleness proceeds.
[ترجمه گوگل]صداقت نطفه ای است که همه رشد نجابت از آن سرچشمه می گیرد
[ترجمه ترگمان]درستی و راستی نطفه آن است که همه رشد و رشد این تمدن را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The germ of a story began to form in his mind.
[ترجمه گوگل]جوانه یک داستان در ذهنش شکل گرفت
[ترجمه ترگمان]این داستان در ذهنش شکل گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I have the germ of an idea.
[ترجمه گوگل]من جوانه یک ایده را دارم
[ترجمه ترگمان]من از این فکر بیرون آمده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The germ of his idea came from watching a bird make a nest.
[ترجمه گوگل]نطفه ایده او از تماشای پرنده ای بود که لانه می ساخت
[ترجمه ترگمان]نطفه ایده او از تماشای یک پرنده از یک لانه ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The germ of the town was a single house near the river.
[ترجمه گوگل]میکروب شهر یک خانه مجردی در کنار رودخانه بود
[ترجمه ترگمان]این شهر در نزدیکی رودخانه یک خانه تنها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many experts, however, reckoned they had the germ of a brilliant idea.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که جوانه یک ایده درخشان را دارند
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که نطفه یک ایده عالی را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The germ, a strain of klebsiella which is resistant to most antibiotics, was found during routine screening.
[ترجمه گوگل]این میکروب، سویه ای از کلبسیلا که به اکثر آنتی بیوتیک ها مقاوم است، در طی غربالگری معمول یافت شد
[ترجمه ترگمان]نطفه، کرنش of که در برابر بیشتر آنتی بیوتیک ها مقاوم است، در طول غربالگری عادی یافت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. When such changes are induced in the germ cells, they may be transmitted to descendants of the irradiated persons.
[ترجمه گوگل]هنگامی که چنین تغییراتی در سلول های زایا ایجاد می شود، ممکن است به فرزندان افراد تحت تابش منتقل شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که چنین تغییراتی در سلول های germ ایجاد می شود، آن ها ممکن است به نوادگان افراد آلوده منتقل شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Later, however, these germ cells undergo meiosis, to produce gametes.
[ترجمه گوگل]با این حال، بعداً، این سلول های زایا تحت میوز قرار می گیرند تا گامت تولید کنند
[ترجمه ترگمان]با این حال، بعدا، این سلول های نطفه تحت فشار قرار می گیرند تا گامت ها تولید کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Yet there is a germ of truth in what Hadi says.
[ترجمه گوگل]با این حال در آنچه هادی می گوید نطفه ای از حقیقت وجود دارد
[ترجمه ترگمان]با این وجود هادی حقیقتی در آنچه هادی می گوید وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That lofty notion spread like a virulent germ into every law school in the nation.
[ترجمه گوگل]آن تصور والا مانند یک میکروب خطرناک در تمام دانشکده های حقوق کشور پخش شد
[ترجمه ترگمان]این فکر بلند همچون میکروب زهرآگین در هر مکتب قانون گسترده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جنین (اسم)
afterbirth, fetus, embryo, germ, chrysalis, foetus

ریشه (اسم)
base, stub, germ, ammonium, root, stem, radical, pedigree, background, genesis, theme, germination, stump

اصل (اسم)
point, quintessence, inception, principle, real, maxim, axiom, germ, origin, root, stem, radical, element, strain, authorship, provenance, fatherhood, paternity, mother, motif, principium, rootstock

میکرب (اسم)
germ, microbe

تخصصی

[بهداشت] زایژه - جرم

انگلیسی به انگلیسی

• microbe, microorganism (especially one which causes disease); sprout, bud; beginning stage in development; origin, starting point
sprout, germinate
a germ is a very small organism that causes disease.
the germ of something such as an idea or plan is the beginning of it which may develop or become more important.

پیشنهاد کاربران

۱. میکروب ۲. نطفه. تخمک ۳. گیاهک. جوانه ۴. منشاء. سرآغاز. هسته. تخم
مثال:
the germ of a capitalist economy
منشاء و سرآغاز یک اقتصاد سرمایه داری
جرم، جوانه، منشا
بذر
● میکروب
● نطفه، جوانه
● سر منشاء
میکروب

بپرس