1. geometric progression
تصاعد هندسی
2. a geometric pattern
طرح هندسی،نقش گوشه دار و خطدار
3. various geometric figures
شکل های مختلف هندسی
4. The jumper has a geometric pattern on it.
[ترجمه گوگل]جامپر یک طرح هندسی بر روی خود دارد
[ترجمه ترگمان]این jumper یک الگوی هندسی روی آن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Geometric designs were popular wall decorations in the 14th century.
[ترجمه گوگل]طرح های هندسی تزئینات دیواری محبوب در قرن چهاردهم بودند
[ترجمه ترگمان]طرح های هندسی در قرن چهاردهم به عنوان تزیینات داخلی مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Population is increasing in that country in a geometric progression.
[ترجمه گوگل]جمعیت در آن کشور در یک پیشرفت هندسی در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]جمعیت در این کشور در یک تصاعد هندسی افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Persian rugs are characterized by their geometric designs and rich colours.
[ترجمه گوگل]قالی های ایرانی با طرح های هندسی و رنگ های غنی خود مشخص می شوند
[ترجمه ترگمان]قالیچه های ایرانی با طرح های هندسی و رنگ های غنی مشخص می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Many pictures have been based on simple geometric designs.
[ترجمه گوگل]بسیاری از تصاویر بر اساس طرح های هندسی ساده ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از عکس ها مبتنی بر طراحی های ساده هندسی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. What are the main factors producing geometric distortion in Landsat images?
[ترجمه گوگل]عوامل اصلی ایجاد اعوجاج هندسی در تصاویر لندست چیست؟
[ترجمه ترگمان]عوامل اصلی تولید اعوجاج هندسی در تصاویر Landsat چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Where he is abstract and geometric, she is figurative and expressionist.
[ترجمه گوگل]جایی که او انتزاعی و هندسی است، او فیگوراتیو و اکسپرسیونیست است
[ترجمه ترگمان]جایی که او انتزاعی و هندسی است، فیگوراتیو و انتزاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It consists of outlining hidden geometric shapes in larger complex figures.
[ترجمه گوگل]این شامل ترسیم اشکال هندسی پنهان در اشکال پیچیده بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]آن شامل ترسیم شکل های هندسی پنهان در شکل های پیچیده بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Unlike Woodchester, however, such geometric decoration as exists does not serve to emphasize the autonomy of the circular arrangement.
[ترجمه گوگل]با این حال، برخلاف وودچستر، چنین تزئینات هندسی موجود برای تأکید بر استقلال چیدمان دایره ای کار نمی کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، برخلاف Woodchester، چنین تزییناتی که وجود دارد، برای تاکید بر استقلال این نظم مدور بکار نمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The geometric origins of Constructivism can be found in the work of Pythagoras and its philosophy was prepared by Plato.
[ترجمه گوگل]خاستگاه هندسی سازه انگاری را می توان در آثار فیثاغورث یافت و فلسفه آن را افلاطون تهیه کرد
[ترجمه ترگمان]منشا هندسی constructivism را می توان در کار فیثاغورس و فلسفه آن که توسط افلاطون آماده شده بود یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I brought him some geometric abstractions -- he was not into abstraction anymore -- he was very helpful.
[ترجمه گوگل]چند انتزاع هندسی برایش آوردم -- او دیگر اهل انتزاع نبود -- او بسیار مفید بود
[ترجمه ترگمان]من براش یه سری abstractions هندسی براش آوردم - اون دیگه تو abstraction نبود - اون خیلی کمک می کرد -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A measured, geometric square, stood on edge, seems too tall.
[ترجمه گوگل]یک مربع هندسی اندازهگیری شده که روی لبه قرار گرفته، خیلی بلند به نظر میرسد
[ترجمه ترگمان]یک میدان هندسی اندازه گیری شده در لبه پرتگاه بسیار بلند به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید