geomancy


غیب گویی (از طریق مطالعه ی شکل های حاصل از کشیدن خطوط روی خاک یا پاشیدن خاک روی زمین)، غیب گویی از روی خاک، رمل و اسطرلاب

جمله های نمونه

1. This natural science of geomancy, still practised in the East, is almost forgotten or ignored by western materialistic science.
[ترجمه گوگل]این علم طبیعی ژئومانسی که هنوز در شرق انجام می شود، توسط علم ماتریالیستی غربی تقریباً فراموش شده یا نادیده گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]این علم طبیعی geomancy، که هنوز در شرق مشغول به کار است، تقریبا توسط علوم مادی گرا از یاد برده یا نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Geomancy was not complete but somewhat useful.
[ترجمه گوگل]ژئومانسی کامل نبود اما تا حدودی مفید بود
[ترجمه ترگمان]geomancy کامل نبود، اما تا حدی سودمند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. "the geomancy" from is adulterating "the superstition thought" unavoidably the factor, but will not be actually suitable "the geomancy" to regard it arbitrary simply, by "the superstition thought".
[ترجمه گوگل]"ژئومانسی" از جعل "فکر خرافی" به طور اجتناب ناپذیر عامل است، اما در واقع "ژئومانسی" مناسب نخواهد بود تا آن را به سادگی، توسط "اندیشه خرافی" خودسرانه تلقی کند
[ترجمه ترگمان]خرافات عقیده داشت که \"the\" به طور غیرقابل اجتناب به این عامل فکر می کند، اما در واقع برای \"the\" مناسب نیست که آن را به سادگی با \"تفکر خرافه\" در نظر داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Geomancy is an exotic flower of Chinese traditional culture.
[ترجمه گوگل]Geomancy یک گل عجیب و غریب از فرهنگ سنتی چین است
[ترجمه ترگمان]Geomancy یک گل نادر از فرهنگ سنتی چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Of Geomancy (19 pages) The classic and definitive exposition of this divinatory art, covering both its practice and interpretation.
[ترجمه گوگل]Of Geomancy (19 صفحه) نمایش کلاسیک و قطعی این هنر پیشگویی که هم تمرین و هم تفسیر آن را در بر می گیرد
[ترجمه ترگمان]از Geomancy (۱۹ صفحه)نمایش کلاسیک و قطعی این هنر divinatory، که هم عمل و هم تفسیر آن را پوشش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The current historical data can explain, geomancy of the south spread and Hahn people the third-time south moves of the route diagram Be basic to is consistent.
[ترجمه گوگل]داده‌های تاریخی کنونی می‌تواند توضیح دهد، ژئومانسی جنوب گسترش یافته و مردم هان بار سوم حرکت‌های جنوبی را در نمودار مسیر پایه به منسجم می‌دهند
[ترجمه ترگمان]داده های تاریخی فعلی می توانند توضیح دهند، geomancy از گسترش جنوب و هان ها، حرکت سوم جنوب از نمودار مسیر، اساسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The construction geomancy study enjoys the lofty status in the Chinese history of architecture.
[ترجمه گوگل]مطالعه ژئومانسی ساخت و ساز از جایگاه والایی در تاریخ معماری چین برخوردار است
[ترجمه ترگمان]مطالعه geomancy ساخت وساز از وضعیت عالی در تاریخ چین برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Feng shui, or geomancy in English, is becoming more and more popular in America.
[ترجمه گوگل]فنگ شویی یا ژئومانسی در انگلیسی، روز به روز در آمریکا محبوبیت بیشتری پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]Feng shui، یا geomancy در زبان انگلیسی، در آمریکا بیشتر و بیشتر محبوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Shakespeare also used geomancy for comic relief.
[ترجمه گوگل]شکسپیر همچنین از ژئومانسی برای نقش برجسته کمیک استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]شکسپیر نیز از geomancy برای تسکین comic استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But geomancy means divination according to geographic features, so the translation is not entirely correct.
[ترجمه گوگل]اما ژئومانسی با توجه به ویژگی های جغرافیایی به معنای پیشگویی است، بنابراین ترجمه کاملاً صحیح نیست
[ترجمه ترگمان]اما geomancy به معنای پیشگویی با توجه به ویژگی های جغرافیایی است، بنابراین ترجمه به طور کامل درست نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He was good at geomancy.
[ترجمه گوگل]او در ژئومانسی خوب بود
[ترجمه ترگمان]او در geomancy خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The next layer of the tree integrates major areas like geomancy, which will be discussed in the next chapter.
[ترجمه گوگل]لایه بعدی درخت مناطق عمده ای مانند ژئومانسی را ادغام می کند که در فصل بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت
[ترجمه ترگمان]لایه بعدی این درخت مناطق بزرگی مانند geomancy را با هم ادغام می کند که در فصل بعد مورد بحث قرار خواهد گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The specialized information exchange of Iching and the landscape architecture and geomancy.
[ترجمه گوگل]تبادل اطلاعات تخصصی Iching و معماری منظر و ژئومانسی
[ترجمه ترگمان]تبادل اطلاعات تخصصی of و معماری چشم انداز و geomancy
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. During the Mao years many of its traditions, such as fortune telling, geomancy, possession by spirits, and popular rituals, were banned as superstitious.
[ترجمه گوگل]در طول سال‌های مائو، بسیاری از سنت‌های آن، مانند فال‌گویی، زمین‌شناسی، تسخیر ارواح و آیین‌های مردمی به‌عنوان خرافات ممنوع شد
[ترجمه ترگمان]در طی سال های مایو، بسیاری از سنن آن مانند fortune، geomancy، تملک توسط ارواح، و آداب و رسوم رایج، به عنوان خرافات منع شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Songzan Ganbu asked her to use her expertise in astrology and theories of fengshui or geomancy.
[ترجمه گوگل]Songzan Ganbu از او خواست تا از تخصص خود در طالع بینی و تئوری های فنگ شویی یا ژئومانسی استفاده کند
[ترجمه ترگمان]Songzan Ganbu از او خواست تا از تخصص خود در علم احکام نجوم و نظریه های of یا geomancy استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• prediction of the future by studying lines and figures or geographic features

پیشنهاد کاربران

بپرس