geomagnetic

/ˌdʒiːoʊˈmæɡnətɪzəm//ˌdʒiːəʊˈmæɡnətɪzəm/

وابسته به قوه ی جاذبه ی زمین، زمین کششی، وابسته به جاذبه زمین

جمله های نمونه

1. The effects of geomagnetic and solar activity over the long term are important factors in planning satellite missions.
[ترجمه گوگل]اثرات فعالیت ژئومغناطیسی و خورشیدی در درازمدت عوامل مهمی در برنامه ریزی ماموریت های ماهواره ای هستند
[ترجمه ترگمان]تاثیرات فعالیت های مغناطیسی و خورشیدی در طولانی مدت عوامل مهمی در برنامه ریزی ماموریت های ماهواره ای هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. An important application of global geomagnetic field models is in directional drilling for oil production.
[ترجمه گوگل]یکی از کاربردهای مهم مدل های میدان ژئومغناطیسی جهانی در حفاری جهت تولید نفت است
[ترجمه ترگمان]؟ یکی از کاربردهای مهم مدل های میدان مغناطیسی، حفاری هدایتی برای تولید نفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's been to the magnetic and geomagnetic north poles.
[ترجمه گوگل]در قطب شمال مغناطیسی و ژئومغناطیسی بوده است
[ترجمه ترگمان]به قطب مغناطیسی و قطب شمال کشیده شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The South Magnetic Pole is where geomagnetic field lines follow an upward direction.
[ترجمه گوگل]قطب مغناطیسی جنوبی جایی است که خطوط میدان ژئومغناطیسی یک جهت رو به بالا را دنبال می کنند
[ترجمه ترگمان]قطب مغناطیسی جنوب جایی است که خطوط میدان مغناطیسی در مسیر رو به بالا قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thus, the base value for geomagnetic diurnal variation correction may be explicitly defined to be a sum of the geomagnetic normal field and geomagnetic anomaly.
[ترجمه گوگل]بنابراین، مقدار پایه برای اصلاح تغییرات روزانه ژئومغناطیسی ممکن است به صراحت به عنوان مجموع میدان نرمال ژئومغناطیسی و ناهنجاری ژئومغناطیسی تعریف شود
[ترجمه ترگمان]از این رو، مقدار مبنای تصحیح تغییر مغناطیسی geomagnetic می تواند به صراحت به عنوان مجموع میدان مغناطیسی مغناطیسی و anomaly مغناطیسی شناخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Based on the theory of magneto-elastic waves, a geomagnetic disturbance accompanying the propagation of seismic waves was studied.
[ترجمه گوگل]بر اساس تئوری امواج مغناطیسی الاستیک، یک اختلال ژئومغناطیسی همراه با انتشار امواج لرزه ای مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]براساس نظریه امواج magneto - elastic، یک اغتشاش مغناطیسی همراه با انتشار امواج لرزه ای مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An imbalance between Schumann and geomagnetic waves disrupts biorhythms.
[ترجمه گوگل]عدم تعادل بین شومان و امواج ژئومغناطیسی، بیوریتم ها را مختل می کند
[ترجمه ترگمان]عدم تعادل بین شومان و waves مغناطیسی biorhythms را به هم می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. PNI geomagnetic communications chip with ARM example code, read out the direction angle.
[ترجمه گوگل]تراشه ارتباطات ژئومغناطیسی PNI با کد نمونه ARM، زاویه جهت را بخوانید
[ترجمه ترگمان]pni communications communications communications با کد نمونه ARM، زاویه جهت را مطالعه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We use the documents about the geomagnetic vertical component of Jiayuguan from 1993 to 1998 to comprehensively analyze the annually changed configuration of the geomagnetic Z component in this area.
[ترجمه گوگل]ما از اسناد مربوط به مولفه عمودی ژئومغناطیسی Jiayuguan از سال 1993 تا 1998 برای تجزیه و تحلیل جامع پیکربندی تغییر سالانه مولفه Z ژئومغناطیسی در این منطقه استفاده می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از اسناد مربوط به مولفه عمودی مغناطیسی of از سال ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۸ استفاده می کنیم تا به طور جامع پیکربندی تغییر مدار مغناطیسی geomagnetic در این منطقه را بطور جامع تجزیه و تحلیل کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The result of simulation based on real geomagnetic disturbance data indicates that the method is effective.
[ترجمه گوگل]نتیجه شبیه‌سازی بر اساس داده‌های واقعی اختلال ژئومغناطیسی نشان‌دهنده مؤثر بودن روش است
[ترجمه ترگمان]نتایج شبیه سازی مبتنی بر داده های اغتشاش مغناطیسی واقعی نشان می دهد که این روش موثر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At geomagnetic equator, the irregularities in the E region are mainly produced by two-stream instability and gradient drift instability.
[ترجمه گوگل]در استوای ژئومغناطیسی، بی‌نظمی‌ها در ناحیه E عمدتاً توسط ناپایداری دو جریان و ناپایداری رانش گرادیان ایجاد می‌شوند
[ترجمه ترگمان]در خط استوا، بی نظمی در منطقه E اساسا با ناپایداری جریان دو جریان و عدم ثبات شیب ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The form of the stable geomagnetic field is like that of a bar magnet at the center of the Earth.
[ترجمه گوگل]شکل میدان ژئومغناطیسی پایدار مانند یک آهنربای میله ای در مرکز زمین است
[ترجمه ترگمان]شکل میدان مغناطیسی ثابت شبیه به آهن ربا در مرکز زمین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The effect of geomagnetic field on leaching uranium with geoelectric chemistry method is studied.
[ترجمه گوگل]اثر میدان ژئومغناطیسی بر شستشوی اورانیوم با روش شیمی ژئوالکتریک بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]تاثیر میدان مغناطیسی بر اورانیوم لیچینگ با روش شیمیایی geoelectric مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The maximum in the current solar cycle has passed, but both solar and geomagnetic activity remain high.
[ترجمه گوگل]حداکثر در چرخه خورشیدی فعلی گذشته است، اما هر دو فعالیت خورشیدی و ژئومغناطیسی همچنان بالا هستند
[ترجمه ترگمان]در طول چرخه خورشیدی فعلی بیش ترین مقدار انرژی خورشیدی و مغناطیسی آن بالا باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to the magnetic properties of the earth

پیشنهاد کاربران

geomagnetic ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: زمین‏مغناطیسی
تعریف: مربوط به زمین‏مغناطیس

بپرس