geographically


ازروی جغرافیا، موافق علم جغرافیا، ازلحاظ جغرافیایی

جمله های نمونه

1. Geographically, the UK is on the periphery of Europe, while Paris is at the heart of the continent.
[ترجمه گوگل]از نظر جغرافیایی، بریتانیا در حاشیه اروپا قرار دارد، در حالی که پاریس در قلب این قاره قرار دارد
[ترجمه ترگمان]از لحاظ جغرافیایی، انگلستان در حاشیه اروپا قرار دارد، در حالی که پاریس در قلب قاره قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is geographically more diverse than any other continent.
[ترجمه گوگل]از نظر جغرافیایی از هر قاره دیگری تنوع بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]به لحاظ جغرافیایی از هر قاره دیگری متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The immigrant community is strongly concentrated geographically.
[ترجمه گوگل]جامعه مهاجر از نظر جغرافیایی به شدت متمرکز است
[ترجمه ترگمان]جامعه مهاجران به شدت از لحاظ جغرافیایی متمرکز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Friends may be spread geographically. Neighbours, by definition, are nearby.
[ترجمه گوگل]دوستان ممکن است از نظر جغرافیایی پخش شوند همسایه ها، طبق تعریف، در این نزدیکی هستند
[ترجمه ترگمان]ممکن است دوستان از لحاظ جغرافیایی گسترش یابند همسایگان به تعریف، نزدیک هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. GISs allow geographically oriented information about disease distribution and occurrence to be visually and analytically linked to images of the environment.
[ترجمه گوگل]GIS اجازه می دهد تا اطلاعات جغرافیایی مربوط به توزیع و وقوع بیماری به صورت بصری و تحلیلی با تصاویر محیط مرتبط شود
[ترجمه ترگمان]GISs به اطلاعات جغرافیایی در مورد توزیع بیماری و وقوع به صورت بصری و تحلیلی در ارتباط با تصاویر محیط اجازه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On the contrary, far-flung, geographically dispersed organizations may remain centralized for some important business functions.
[ترجمه گوگل]در مقابل، سازمان‌های دوردست و پراکنده جغرافیایی ممکن است برای برخی از وظایف مهم تجاری متمرکز باقی بمانند
[ترجمه ترگمان]برعکس، سازمان های پراکنده از لحاظ جغرافیایی پراکنده ممکن است برای برخی از کارکرده ای مهم تجاری متمرکز باقی بمانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To decentralise and geographically disperse political and economic power.
[ترجمه گوگل]تمرکززدایی و پراکندگی جغرافیایی قدرت سیاسی و اقتصادی
[ترجمه ترگمان]از لحاظ جغرافیایی، قدرت سیاسی و سیاسی را پراکنده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Although the ranges of the two dolphins correspond geographically, the feeding ecology of the two species is more distinct.
[ترجمه گوگل]اگرچه محدوده دو دلفین از نظر جغرافیایی مطابقت دارد، اما اکولوژی تغذیه این دو گونه متمایزتر است
[ترجمه ترگمان]اگرچه محدوده این دو دلفین از لحاظ جغرافیایی برابر هستند، محیط زیست تغذیه این دو گونه بیشتر متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Upper level managers need no longer be geographically close to production processes.
[ترجمه گوگل]مدیران سطوح بالا دیگر نیازی ندارند که از نظر جغرافیایی به فرآیندهای تولید نزدیک باشند
[ترجمه ترگمان]مدیران سطح بالایی دیگر به لحاظ جغرافیایی به فرآیندهای تولید نزدیک نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The population of the U. S. has become more geographically and socially mobile.
[ترجمه گوگل]جمعیت ایالات متحده از نظر جغرافیایی و اجتماعی متحرک تر شده است
[ترجمه ترگمان]جمعیت ایالات متحده آمریکا اس به لحاظ جغرافیایی و اجتماعی گسترده تر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Geographically based organisations Geographically based organisations such as retail businesses readily spring to mind.
[ترجمه گوگل]سازمان‌های مبتنی بر جغرافیا سازمان‌های مبتنی بر جغرافیایی مانند کسب‌وکارهای خرده‌فروشی به‌راحتی به ذهن می‌رسند
[ترجمه ترگمان]از لحاظ جغرافیایی سازمان هایی مانند کسب و کاره ای خرده فروشی به آسانی در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. OpenVision's technology is aimed at managing large geographically dispersed networks of heterogeneous computers with controls similar to those found on mainframes.
[ترجمه گوگل]هدف فناوری OpenVision مدیریت شبکه‌های پراکنده جغرافیایی بزرگ از رایانه‌های ناهمگن با کنترل‌هایی مشابه با کنترل‌هایی است که در رایانه‌های بزرگ یافت می‌شوند
[ترجمه ترگمان]فن آوری OpenVision با هدف مدیریت شبکه های پراکنده از نظر جغرافیایی از کامپیوترهای غیر همگن با کنترل مشابه آن هایی که در پردازنده های مرکزی یافت می شوند، می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It is argued that geographically constituted groups such as community organisations are not necessarily representative of socially diverse populations.
[ترجمه گوگل]استدلال می شود که گروه هایی که از نظر جغرافیایی تشکیل شده اند مانند سازمان های اجتماعی لزوماً نماینده جمعیت های متنوع اجتماعی نیستند
[ترجمه ترگمان]بحث می شود که گروه هایی مانند سازمان های اجتماعی لزوما نماینده جمعیت های مختلف اجتماعی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• from a geographical standpoint, with regard to geography

پیشنهاد کاربران

بپرس