geodesic

/ˌdʒiːoʊˈdesɪk//ˌdʒiːəʊˈdesɪk/

(معماری) دارای میله هایی که به صورت اشکال چند گوشه به هم وصل شده و تشکیل گنبد می دهند، ژئودسیک، ژئودزیک، وابسته به اقصر فاصله بین دو نقطه ی واقع بر هر چیز مسطح (به ویژه سطح کروی)، پیمایشی، وابسته به هندسه ی ژئودسیک یا خطوط اقصر فاصله، وابسته به هندسه ی کروی، کوتاهترین خط ما بین دو نقطه، geodetic کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or concerning the study or properties of lines and other geometric constructions defined on curved surfaces.

(2) تعریف: in architecture, of or denoting a structure such as a dome supported by short straight rods that form interlinking polygons.
اسم ( noun )
• : تعریف: the shortest line that lies entirely upon a curved surface and that connects two specified points; geodesic line.

جمله های نمونه

1. geodesic dome
گنبد میله ای

2. From these a geodesic surface can be formed which contains all the linear combinations, all of which are geodesics.
[ترجمه گوگل]از اینها می توان یک سطح ژئودزیکی تشکیل داد که شامل تمام ترکیبات خطی است که همه آنها ژئودزیک هستند
[ترجمه ترگمان]از این سطح geodesic می توان تشکیل داد که شامل همه ترکیبات خطی است، که همه آن ها geodesics هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. These geodesic equations are quite familiar.
[ترجمه گوگل]این معادلات ژئودزیکی کاملا آشنا هستند
[ترجمه ترگمان]این معادلات geodesic کاملا آشنا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The geodesic dome was invented by R. Buckminster Fuller in 194
[ترجمه گوگل]گنبد ژئودزیک توسط آر باکمینستر فولر در سال 194 اختراع شد
[ترجمه ترگمان]گنبد geodesic توسط R اختراع شد Buckminster فولر در ۱۹۴
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pitching: a fairly standard geodesic shape which is easy to erect.
[ترجمه گوگل]Pitching: یک شکل ژئودزیکی نسبتاً استاندارد که نصب آن آسان است
[ترجمه ترگمان]تبلیغ کردن: یک شکل کاملا استاندارد شکل می گیرد که صاف کردن آن آسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Buckminster Fuller has made a life-time study of geodesic domes.
[ترجمه گوگل]باکمینستر فولر مطالعه ای در طول عمر گنبدهای ژئودزیکی انجام داده است
[ترجمه ترگمان]Buckminster فولر یک مطالعه زمانی از گنبد geodesic را انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He knew what Greenpeace was, and the geodesic dome, and sado-masochism, and even supply-side economics.
[ترجمه گوگل]او می دانست صلح سبز چیست و گنبد ژئودزیکی و سادو مازوخیسم و ​​حتی اقتصاد طرف عرضه چیست
[ترجمه ترگمان]او می دانست که صلح سبز چه بود، و گنبد geodesic و sado - masochism و حتی اقتصاد مبتنی بر تامین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. First let us establish how the geodesic equation simplifies when the motion can be described approximately by classical mechanics.
[ترجمه گوگل]ابتدا اجازه دهید تعیین کنیم که چگونه معادله ژئودزیک زمانی که حرکت را می توان تقریباً توسط مکانیک کلاسیک توصیف کرد، ساده می شود
[ترجمه ترگمان]اول، به ما نشان دهید چگونه معادله geodesic زمانی که حرکت می تواند تقریبا توسط مکانیک کلاسیک توصیف شود، ساده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. While, geodesic distance is a kind of Manifold distance which is better to show the intrinsic link of genes.
[ترجمه گوگل]در حالی که فاصله ژئودزیکی نوعی فاصله منیفولد است که بهتر است پیوند ذاتی ژن ها را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]در حالی که فاصله geodesic نوعی از فاصله manifold است که بهتر است پیوند درونی ژن ها را نشان دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The proposed method is an improvement of the geodesic distance function approach and morphological median approach, which increases the method's effectiveness.
[ترجمه گوگل]روش پیشنهادی بهبود رویکرد تابع فاصله ژئودزیکی و رویکرد میانه مورفولوژیکی است که کارایی روش را افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]روش پیشنهادی بهبود رویکرد تابع فاصله geodesic و رویکرد میانه morphological است که اثربخشی روش را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. In the cutting-pattern design, the geodesic lines are taken as cutting pattern line from which pattern shapes of air-supported membra.
[ترجمه گوگل]در طراحی الگوی برش، خطوط ژئودزیک به عنوان خط الگوی برش در نظر گرفته می‌شوند که از آن الگوی غشای هوادار شکل می‌گیرد
[ترجمه ترگمان]در طراحی الگوی برش، خطوط geodesic به عنوان خط الگوی برش درنظر گرفته می شوند که در آن ها اشکال الگو از membra پشتیبانی هوایی پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The geodesic dome was associated with the same sort of progressive thinking in design that led to the wind turbine.
[ترجمه گوگل]گنبد ژئودزیکی با همان نوع تفکر مترقی در طراحی همراه بود که به توربین بادی منتهی شد
[ترجمه ترگمان]گنبد geodesic با همان تفکر مترقی طراحی شد که به توربین باد منتهی می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The geodesic meshed cable - net structure was used to support reflector of the Five - hundred - meter Telescope ( FAST ).
[ترجمه گوگل]ساختار شبکه کابلی مشبک ژئودزیکی برای پشتیبانی از بازتابنده تلسکوپ پانصد متری (FAST) استفاده شد
[ترجمه ترگمان]ساختار تور سیمی توری geodesic برای حمایت از رفلکتور ۵ متر تلسکوپ مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the cutting-pattern design, the geodesic lines are taken as cutting pattern line from which pattern shapes of air-supported membrane structure are gained.
[ترجمه گوگل]در طراحی الگوی برش، خطوط ژئودزیک به عنوان خط الگوی برش در نظر گرفته می‌شوند که از آن شکل‌های الگوی ساختار غشایی متکی به هوا به دست می‌آید
[ترجمه ترگمان]در طراحی الگوی برش، خطوط geodesic به عنوان خط برش درنظر گرفته می شوند که در آن اشکال الگوی ساختار غشا پشتیبانی هوایی بدست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] ژئودزیک

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to geodesy, pertaining to the branch of science which deals with the measurement of land and determination of geographical points

پیشنهاد کاربران

بپرس