geo


پیشوند:، زمینی، وابسته به کره ی زمین [geocentric]

بررسی کلمه

تخصصی

[زمین شناسی] ژیو، پیشوندی به معنای زمین

انگلیسی به انگلیسی

• earth

پیشنهاد کاربران

اونایی که گنشین بازی کردن میفهمن. .
زام/زاما/
جولی
جودی
ژولی
geo
این نام ایرانوویچی نام باستان اِسپِهان ( اصفهان ) یا اِسپِگان/ اِسپِکان : جِی به مینه زمین و سَرزمین است.
ریشه این واژه به گاو ، گیو ، گیاه ، گای ( گاییدن ) همه به مینه : زندگی ، نیرو بازمی گردد.
در زبان انگلیسی می توان gay , gey را مِسال ( مثال ) زد.
این پیشوند در زبان پارسی " زام " به معنای زمین است ، مانند: زامیاد به معنای یادگار زمین و نام فرشته نگهبان زمین در آیین مزدیسنا می باشد.
زامنگاری = ژئوگرافی= جغرافیا
زمین گرمایی = ژئوترمیک
زمین شناسی = ژئولوژی

زئو ( geo ) پیشوندی است برای وابستگی به زمین و موقعیت جغرافیایی ( آب و هوا ، فضای سبز ، خشکی ها دریا ها و رودخانه ها ، کویرها ، کوهها ، منابع زمینی و زیر زمینی ، موقعیت مکانی ( طول و عرض جغرافیایی ) و جمعیت ساکن در آن
...
[مشاهده متن کامل]

مثلاً :
geopolitical ( ژئوپلیتیک ) :صفت است بمعنی ( Adjective ) وابسته به جغرافیای سیاسی
ژئوپلیتیک یا جغرافیای سیاسی ، بررسی تأثیر عوامل جغرافیایی بر رفتار دولت ها است. این که چگونه موقعیت مکانی، اقلیم، منابع طبیعی، جمعیت و یک تکه زمینی که یک دولت روی آن قرار گرفته است، گزینه های سیاست خارجی دولت و جایگاه آن را در سلسله مراتب دولت ها تعیین می کند.

بپرس