1. a gentleman is always courteous toward the weak
یک آدم جوانمرد همیشه نسبت به ضعفا مودب است.
2. a gentleman of the old school
یک آقای قدیمی مسلک
3. gentleman's gentleman
نوکر ویژه،خدمتکار خصوصی
4. the gentleman from kansas
(در کنگره آمریکا) نماینده ی محترم ایالت کانزاس
5. a perfect gentleman
یک رادمرد به تمام معنی
6. a proper gentleman
یک آقای به تمام معنی
7. an elderly gentleman who has had a cataract operation
مرد پیری که تحت عمل جراحی آب مروارید قرار گرفته است.
8. be a gentleman and forgive him!
بزرگواری کن و او را ببخش !
9. a portly old gentleman
یک آقای سالخورده و هیکل دار
10. please show this gentleman out
لطفا این آقا را به خارج راهنمایی کنید.
11. behavior becoming of a gentleman
رفتار مناسب یک آقا
12. he is a regular gentleman
او یک جوانمرد واقعی است.
13. he is indeed a gentleman
او واقعا آقا است.
14. he is quite a gentleman
واقعا جوانمرد است.
15. the beggar was a gentleman by birth
آن گدا اشراف زاده بود.
16. he bore himself like a gentleman
او مثل یک جوانمرد رفتار می کرد.
17. he comported himself like a gentleman
او مثل آقا رفتار کرد.
18. he conducted himself like a gentleman
او مثل یک آقا رفتار کرد.
19. he deported himself like a gentleman
او مثل یک آقا رفتار می کرد.
20. he was bred to be a gentleman
جوانمردی را به او آموخته بودند.
21. she was accompanied by an elderly gentleman with gray hair
او توسط آقای سالمندی با موی خاکستری همراهی می شد.
22. such curses are unworthy of a gentleman like you
این دشنام ها در شان آقایی مثل شما نیست.
23. both off and on court, hossein has acted like a gentleman
هم در زمین بازی و هم در خارج از آن حسین رفتار رادمردانه ای داشته است.
24. This is a conduct that beseems a gentleman.
[ترجمه گوگل]این رفتاری است که یک جنتلمن به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]این رفتار یک آقا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
25. Could you serve this gentleman please, Miss Bath?
[ترجمه گوگل]می توانید به این آقا خدمت کنید، خانم باث؟
[ترجمه ترگمان]خانم بث، شما می توانید به این آقا خدمت کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
26. The old gentleman was spluttering with indignation.
[ترجمه گوگل]پیرمرد با عصبانیت در حال پراکندگی بود
[ترجمه ترگمان]پیرمرد از فرط خشم از کوره در رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
27. He's a real gentleman, always kind and considerate.
[ترجمه گوگل]او یک جنتلمن واقعی است، همیشه مهربان و با ملاحظه
[ترجمه ترگمان]او یک آقا واقعی است، همیشه مهربان و با ملاحظه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
28. It is not the act of a gentleman.
29. He's a consummate athlete/gentleman/liar.
[ترجمه گوگل]او یک ورزشکار/آقا/دروغگو تمام عیار است
[ترجمه ترگمان]او یک ورزش کار کامل \/ gentleman \/ دروغگو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. The friendship of a gentleman is insipid as water.
[ترجمه گوگل]دوستی آقا مثل آب بی مزه است
[ترجمه ترگمان]دوستی یک آقازاده هم مثل آب بی مزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید