gens

/ˈdʒenz//dʒenz/

معنی: دسته، قبیله، خاندان، خانواده
معانی دیگر: (روم باستان) قبیله، طایفه (که نژادشان به شخص فرضی واحدی می رسید)، تیره، در روم و یونان قدیم خانواده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: gentes
(1) تعریف: in ancient Rome, a patrilineal clan having a common name and worshiping a common ancestor.

(2) تعریف: in anthropology, a tribe or clan tracing descent through the male line.

جمله های نمونه

1. They refused to accept Morgan's assertion that the gens and group marriage were characteristic of the earlier human societies.
[ترجمه گوگل]آنها از پذیرش ادعای مورگان مبنی بر اینکه تیره و ازدواج گروهی از ویژگی های جوامع بشری پیشین بود، خودداری کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها از پذیرفتن ادعای مورگان مبنی بر اینکه ازدواج گروهی و گروهی از ویژگی های جوامع انسانی پیشین بود، خودداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The gens was the communal group which Marx, following Morgan, considered as ante-dating all known history.
[ترجمه گوگل]تیره، گروه اشتراکی بود که مارکس، به پیروی از مورگان، آن را پیش از تاریخ تمام تاریخ شناخته شده می دانست
[ترجمه ترگمان]The گروه گروهی بود که مارکس، به دنبال مورگان، به عنوان ante خوانده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gens for Morgan is a grouping within which marriage is communal and where children and wives are pooled.
[ترجمه گوگل]تیره برای مورگان گروهی است که در آن ازدواج اشتراکی است و فرزندان و زنان در آن جمع می شوند
[ترجمه ترگمان]گروه gens برای مورگان گروهی است که در آن ازدواج اشتراکی است و در آن کودکان و همسران با هم ادغام می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gens for Morgan is the source from which both later kinship systems and later political systems evolved.
[ترجمه گوگل]تیره برای مورگان منبعی است که هم نظام های خویشاوندی بعدی و هم نظام های سیاسی بعدی از آن تکامل یافته اند
[ترجمه ترگمان]The برای مورگان منبعی است که هر دو بعد از آن سیستم های خویشاوندی و بعدها سیستم های سیاسی تکامل یافتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Guoren were members of the gens who ruled the country, they appeared with the forming of phyle kin relationship in social system and ended with the collapse of it.
[ترجمه گوگل]گورن از تیره‌ای بودند که بر کشور حکومت می‌کردند، با شکل‌گیری روابط فامیلی در نظام اجتماعی ظاهر شدند و با فروپاشی آن پایان یافتند
[ترجمه ترگمان]Guoren، اعضای گروه gens بودند که بر کشور حکومت می کردند، با تشکیل روابط خویشاوندی قوم شناختی در نظام اجتماعی ظاهر شدند و با فروپاشی آن به پایان رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The gens also lives on in the " factions. "
[ترجمه گوگل]این تیره همچنین در "جناح ها" زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]The همچنین در \"جناح ها\" زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Prohibition of marriage within the gens except in the case of heiresses.
[ترجمه گوگل]ممنوعیت ازدواج در تیره مگر در مورد ورثه
[ترجمه ترگمان]قانون ممنوعیت ازدواج در خانواده gens به غیر از آن که به heiresses تعلق داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The gens attempted to uproot the entire conjugal system of the period by its direct action.
[ترجمه گوگل]تیره تلاش کرد تا با اقدام مستقیم خود، کل نظام زناشویی آن دوره را از ریشه کنده کند
[ترجمه ترگمان]gens کوشید تا کل نظام زناشویی را از طریق کنشگری مستقیم خود ریشه کن سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. All the male members of the gens were equally eligible.
[ترجمه گوگل]همه اعضای مذکر این تیره به یک اندازه واجد شرایط بودند
[ترجمه ترگمان]همه اعضای گروه of نیز به همان اندازه واجد شرایط بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gens deposes the sachem and war - chief at will.
[ترجمه گوگل]تیره ساچم و جنگ - رئیس به میل خود را برکنار می کند
[ترجمه ترگمان] The the the and and war - at will deposes deposes deposes deposes will will will will will will will will will will will will will will will will will will will will will will will will will
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Lone gens often oversight breakfast, ferial perhaps eat very simply, stay need the talent when on the weekend belly-worship.
[ترجمه گوگل]اقوام تنها اغلب ناظر بر صبحانه هستند، شاید خیلی ساده غذا بخورند، در آخر هفته شکم پرستی به استعداد نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]gens Lone اغلب صبحانه را نظارت می کنند، ferial شاید خیلی ساده غذا بخورند، در زمان پرستش آخر هفته به استعداد خود نیاز داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As long as the land belonged to the gens, no such power could exist.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که زمین به تیره تعلق داشت، چنین قدرتی نمی توانست وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که زمین به the تعلق داشت، هیچ قدرتی نمی توانست وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A further stage in the scheme is much more interesting: this is the stage of the communal gens.
[ترجمه گوگل]مرحله بعدی در طرح بسیار جالب تر است: این مرحله تیره اشتراکی است
[ترجمه ترگمان]مرحله بعدی این طرح بسیار جالب تر است: این صحنه of اشتراکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Classes and private property grow out of the family and together these various factors lead to the break-up of the gens.
[ترجمه گوگل]طبقات و مالکیت خصوصی خارج از خانواده رشد می کنند و این عوامل مختلف در کنار هم به فروپاشی تیره منجر می شوند
[ترجمه ترگمان]طبقات و املاک خصوصی از خانواده رشد می کنند و این عوامل مختلف منجر به جدایی از the می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دسته (اسم)
detachment, school, section, regimen, hand, party, order, stack, handle, shaft, sect, kind, clump, clique, set, troop, stem, fagot, lever, team, pack, sheaf, army, host, corps, group, company, category, class, gang, assortment, grouping, estate, junta, ear, helm, cluster, ensign, batch, deck, knob, handhold, handgrip, bevy, tuft, fascicle, genre, genus, brigade, wisp, parcel, clan, gens, confraternity, drove, congregation, covey, stud, haft, hilt, skein, helve, horde, nib, shook, rabble, skulk, squad, trusser

قبیله (اسم)
tribe, generation, caste, phylum, clan, gens, phyle

خاندان (اسم)
dynasty, clan, gens, family, household

خانواده (اسم)
tribe, dynasty, clan, gens, family, household, ilk

انگلیسی به انگلیسی

• group of aristocratic roman families having the same name and descended from a common ancestor on the male side (in ancient rome); clan with common male ancestor

پیشنهاد کاربران

بپرس