1. The description of painting and genre painting is the widespread arctic technique in Chinese local novel.
[ترجمه گوگل]توصیف نقاشی و ژانر نقاشی تکنیک گسترده قطب شمال در رمان محلی چینی است
[ترجمه ترگمان]توصیف نقاشی و نقاشی ژانر تبدیل به روش رایج قطب شمال در رمان محلی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Genre painting as an import ant element of Chinese paintings has its very import ant position and effects in painting history.
[ترجمه گوگل]ژانر نقاشی به عنوان یک عنصر مهم در نقاشی های چینی جایگاه مورچه ای و تأثیرات بسیار مهم خود را در تاریخ نقاشی دارد
[ترجمه ترگمان]ژانر نقاشی به عنوان یک عنصر مورچه وارد کننده از نقاشی های چینی جایگاه مورچه وارد کننده بسیار مهمی در تاریخ نقاشی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Bosch also invented genre painting: he was the first painter, not just in the Netherlands but also in the world, to actually paint secular stories.
[ترجمه گوگل]بوش همچنین نقاشی ژانر را اختراع کرد: او اولین نقاش بود، نه تنها در هلند بلکه در جهان که در واقع داستان های سکولار را نقاشی کرد
[ترجمه ترگمان]بوش همچنین نقاشی ژانر را اختراع کرد: او اولین نقاش بود، نه تنها در هلند بلکه در جهان، برای کشیدن داستان های سکولار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Landscape, genre painting emanated full-bodied agrestic tinge that enhanced the meaning of local culture.
[ترجمه گوگل]مناظر و نقاشی ژانر، رنگ و بویی پر از تن را نشات میداد که معنای فرهنگ محلی را تقویت میکرد
[ترجمه ترگمان]منظره، نقاشی ژانر، رنگ full را نشان می دهد که معنای فرهنگ محلی را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. It is a long paper genre painting created with highly realistic tactics .
[ترجمه گوگل]این یک نقاشی ژانر کاغذی طولانی است که با تاکتیک های بسیار واقعی خلق شده است
[ترجمه ترگمان]این یک نقاشی کاغذ بلند است که با تاکتیک های بسیار واقع گرایانه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Genre painting gives way to landscape.
[ترجمه گوگل]نقاشی ژانر جای خود را به منظره می دهد
[ترجمه ترگمان]ژانر نقاشی به چشم انداز عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This genre painting became very popular in the Netherlands and the north in general, because it was opposed to the mythological painting of Italy.
[ترجمه گوگل]این ژانر نقاشی در هلند و به طور کلی شمال محبوبیت زیادی پیدا کرد، زیرا با نقاشی اسطوره ای ایتالیا مخالف بود
[ترجمه ترگمان]این نقاشی به طور کلی در هلند و شمال بسیار محبوب شد، زیرا مخالف نقاشی اسطوره ای از ایتالیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A genre painting, popular especially in the 8th century, depicting a group of fashionable people.
[ترجمه گوگل]نقاشی ژانری که به ویژه در قرن هشتم محبوبیت داشت و گروهی از افراد شیک پوش را به تصویر می کشد
[ترجمه ترگمان]یک نقاشی سبک، به ویژه در قرن هشتم، گروهی از افراد مد روز را به تصویر می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It occupied a unique place in the history of Chinas ancient painting, so to research into the Song genre painting has much reference and significance for.
[ترجمه گوگل]این مکان منحصر به فرد در تاریخ نقاشی باستانی چین را اشغال کرد، بنابراین تحقیق در مورد نقاشی ژانر آهنگ ارجاع و اهمیت زیادی برای آن دارد
[ترجمه ترگمان]این سبک یک جایگاه منحصر به فرد در تاریخ نقاشی باستانی Chinas اشغال کرده است، بنابراین برای تحقیق در مورد نقاشی ژانر آواز، اهمیت و اهمیت زیادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Danwon Kim Hong-do and Hyewon Shin Yun-bog, who were two of most prominent masters for genre painting, their works are most representativeness show the historical life of ordinary people.
[ترجمه گوگل]دانوون کیم هونگ دو و هیوون شین یون بوگ که دو تن از برجسته ترین استادان نقاشی ژانر بودند، آثارشان نمایانگرترین زندگی تاریخی مردم عادی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]their کیم هنگ کنگ و Hyewon شین یون که دو نفر از برجسته ترین استادان نقاشی ژانر بوده اند، بیشتر معرف زندگی تاریخی مردم عادی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. This point of view is a new try in researching on the Song genre painting.
[ترجمه گوگل]این دیدگاه تلاشی جدید در تحقیق در مورد نقاشی ژانر آهنگ است
[ترجمه ترگمان]این نقطه نظر، یک تلاش جدید برای تحقیق در زمینه نقاشی ژانر آواز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. There are three parts in his local world. The first is to present genre painting before our eyes.
[ترجمه گوگل]در دنیای محلی او سه بخش وجود دارد اولین مورد این است که نقاشی ژانر را در برابر چشمان خود ارائه دهیم
[ترجمه ترگمان]در دنیای او سه بخش وجود دارد اولی این است که نقاشی ژانر را قبل از چشم ما ارائه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A picture from the same era of a woman surrounded by colorful thermos flasks marries the saturated colors of cheesy calendar art with the grace of a Flemish genre painting.
[ترجمه گوگل]تصویری از همان دوران زنی که اطراف آن را قمقمههای رنگارنگ احاطه کردهاند، رنگهای اشباع شده از هنر تقویم شیرین را با لطف یک نقاشی ژانر فلاندری تداعی میکند
[ترجمه ترگمان]تصویری از یک زن که توسط فلاسک رنگی احاطه شده است، با لطف نقاشی سبک فلاندری با رنگ های اشباع شده هنر تقویم جدید ازدواج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. WuBin s paintings include: Buddhism figure painting, landscape painting, flower - and - bird painting, genre painting and so on.
[ترجمه گوگل]نقاشی های WuBin عبارتند از: نقاشی فیگور بودایی، نقاشی منظره، نقاشی گل و پرنده، نقاشی ژانر و غیره
[ترجمه ترگمان]نقاشی های WuBin شامل: نقاشی تصویر، نقاشی منظره، نقاشی گل و پرنده، نقاشی ژانر و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید