اسم ( noun )
• (1) تعریف: a particular type, sort, or category.
• مترادف: form, genus, kind, sort, species
• مشابه: brand, category, class, fashion, type, variety
• مترادف: form, genus, kind, sort, species
• مشابه: brand, category, class, fashion, type, variety
- The bookstore also sells music CDs of various genres.
[ترجمه گوگل] در این کتابفروشی سی دی های موسیقی با ژانرهای مختلف نیز به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان] این کتاب فروشی همچنین سی دی های موسیقی از ژانرهای مختلف را می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] این کتاب فروشی همچنین سی دی های موسیقی از ژانرهای مختلف را می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: a category of artistic work marked by a particular specified form, technique, or content.
• مترادف: form
• مشابه: category, class, school, type
• مترادف: form
• مشابه: category, class, school, type
- Satire, comedy, and tragedy are literary genres that we'll be exploring this semester.
[ترجمه گوگل] طنز، کمدی و تراژدی ژانرهای ادبی هستند که در این ترم به بررسی آنها خواهیم پرداخت
[ترجمه ترگمان] Satire، کمدی و تراژدی ژانرهای ادبی هستند که ما در این ترم در حال بررسی آن خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] Satire، کمدی و تراژدی ژانرهای ادبی هستند که ما در این ترم در حال بررسی آن خواهیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or concerning representational paintings that depict scenes of everyday life.
• مترادف: representational
• مترادف: representational