genocide

/ˈdʒenəˌsaɪd//ˈdʒenəsaɪd/

معنی: قتل عام، کشتار دستهجمعی
معانی دیگر: کشتار طبق برنامه برای براندازی ملت یا نژادی، نسل کشی، نژاد براندازی، پاکسازی نژادی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: genocidal (adj.)
• : تعریف: the intentional attempt to exterminate all members of a certain race, nationality, or ethnic group.

جمله های نمونه

1. They fled because they feared retribution for the genocide.
[ترجمه گوگل]آنها فرار کردند زیرا از قصاص نسل کشی می ترسیدند
[ترجمه ترگمان]آن ها به این دلیل فرار کردند که از مجازات نسل کشی هراس داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They have alleged that acts of genocide and torture were carried out.
[ترجمه گوگل]آنها ادعا کرده اند که اعمال نسل کشی و شکنجه انجام شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها ادعا کرده اند که اقدامات نسل کشی و شکنجه انجام شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The military leaders were accused of genocide.
[ترجمه گوگل]رهبران نظامی به نسل کشی متهم شدند
[ترجمه ترگمان]رهبران نظامی به نسل کشی متهم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Refugees gave accounts of the mass genocide.
[ترجمه گوگل]پناهندگان گزارش هایی از نسل کشی جمعی ارائه کردند
[ترجمه ترگمان]پناهندگان آمار کشتار جمعی را گزارش کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They've launched a campaign of genocide against the immigrants.
[ترجمه گوگل]آنها کمپین نسل کشی را علیه مهاجران راه اندازی کرده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها یک کمپین نسل کشی را علیه مهاجران آغاز کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Genocide is a war crime.
[ترجمه گوگل]نسل کشی جنایت جنگی است
[ترجمه ترگمان]نسل کشی یک جنایت جنگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The only word that applies is genocide.
[ترجمه گوگل]تنها کلمه ای که به کار می رود نسل کشی است
[ترجمه ترگمان]تنها کلمه ای که اعمال می شود نسل کشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A Polish refugee coined the term "genocide" to describe attempts to kill an entire group of people.
[ترجمه گوگل]یک پناهنده لهستانی اصطلاح "نسل کشی" را برای توصیف تلاش برای کشتن یک گروه کامل از مردم ابداع کرد
[ترجمه ترگمان]یک پناهنده لهستانی اصطلاح نسل کشی را برای توصیف تلاش برای کشتن یک گروه از مردم ابداع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Was it genocide or economic imperialism that led to their disappearance?
[ترجمه گوگل]آیا این نسل کشی بود یا امپریالیسم اقتصادی که منجر به ناپدید شدن آنها شد؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن قتل عام یا امپریالیسم اقتصادی بود که منجر به ناپدید شدن آن ها شد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is charged with 20 war crimes, including genocide and crimes against humanity.
[ترجمه گوگل]او به ۲۰ جنایت جنگی از جمله نسل کشی و جنایت علیه بشریت متهم است
[ترجمه ترگمان]او متهم به ۲۰ جنایت جنگی از جمله نسل کشی و جنایت علیه بشریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Forcibly settling the Jarawa would be tantamount to genocide, leading to them being wiped out.
[ترجمه گوگل]اسکان اجباری جاراوا مساوی با نسل کشی خواهد بود و منجر به نابودی آنها می شود
[ترجمه ترگمان]اسکان مجدد the برابر با نسل کشی بود که منجر به از بین رفتن آن ها شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is charged with genocide and crimes against humanity.
[ترجمه گوگل]او به نسل کشی و جنایت علیه بشریت متهم است
[ترجمه ترگمان]او متهم به نسل کشی و جنایت علیه بشریت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Six others were acquitted of genocide and the remaining two were given prison sentences for the lesser crime of negligence of duty.
[ترجمه گوگل]شش نفر دیگر از اتهام نسل کشی تبرئه شدند و دو نفر باقی مانده به جرم کوچکتر قصور در انجام وظیفه به مجازات زندان محکوم شدند
[ترجمه ترگمان]شش تن دیگر از جرم نسل کشی تبرئه شدند و دو نفر باقیمانده به جرم کم تر از قصور در انجام وظیفه به زندان محکوم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Rwandan genocide was a human tragedy on a scale rarely seen in recent history.
[ترجمه گوگل]نسل کشی رواندا یک تراژدی انسانی در مقیاسی بود که در تاریخ اخیر به ندرت دیده شده است
[ترجمه ترگمان]نسل کشی رواندا یک تراژدی انسانی بود که به ندرت در تاریخ اخیر دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He is accused of genocide and other crimes during the war fought after Bosnia-Herzegovina declared its independence.
[ترجمه گوگل]او به نسل کشی و جنایات دیگر در طول جنگ پس از اعلام استقلال بوسنی و هرزگوین متهم است
[ترجمه ترگمان]او متهم به نسل کشی و جرائم دیگر در طول جنگ پس از اعلام استقلال بوسنی و هرزگوین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قتل عام (اسم)
carnage, bloodbath, genocide, slaughter, holocaust

کشتار دسته جمعی (اسم)
genocide

انگلیسی به انگلیسی

• extermination of a large group of people (particularly those belonging to a certain race, religion, etc.)
genocide is the murder of a whole community or race; a formal word.

پیشنهاد کاربران

. Is the deliberate murder of a whole group or race or people
نسل کشی - نژاد کشی ( کشتار جمعی )
قتل عام کودکان؛ کشتار دسته جمعی کودکان
نژادکشی
نسل کشی، کشتار دسته جمعی،
نسل زدایی

بپرس