genital

/ˈdʒenətl̩//ˈdʒenɪtl̩/

معنی: تناسلی، مربوط به اندامهای تناسلی، مربوط به الت تناسلی
معانی دیگر: شرمگاهی، (روانکاوی - وابسته به مرحله ی سوم رشد روانی کودک که طی آن توجه طفل به آلت تناسلی خود زیاد می شود - در مقایسه با مراحل دهانی و مقعدی) زادآوری، (جمع) عضو تناسلی، اندام زادآوری، وابسته به جهاز تناسل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or concerning reproduction or the sexual reproductive organs, esp. the external ones.

جمله های نمونه

1. genital organs
اعضای تناسلی

2. genital phase
مرحله ی تناسلی

3. Keep the genital area clean.
[ترجمه گوگل]ناحیه تناسلی را تمیز نگه دارید
[ترجمه ترگمان]ناحیه تناسلی را تمیز نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Genital herpes can be passed from mother to child during birth.
[ترجمه گوگل]تبخال تناسلی می تواند در حین تولد از مادر به کودک منتقل شود
[ترجمه ترگمان]تب خال تناسلی را می توان در هنگام تولد از مادر به فرزند منتقل کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Genital infection symptoms is quite obvious children for pruritus vulvae pain appear agonizing crying when non-stop not scratch catch the vulva.
[ترجمه گوگل]علائم عفونت تناسلی کاملا آشکار است کودکان برای درد فرج خارش گریه دردناک به نظر می رسد زمانی که بدون خراش گرفتن فرج
[ترجمه ترگمان]علائم عفونت Genital کاملا بدیهی است زیرا درد vulvae به هنگام گریه کردن دردناک به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Massive genital organ prolapse is usually corrected with surgical treatment while mild genital organ is first treated with conservative treatment.
[ترجمه گوگل]افتادگی بزرگ اندام تناسلی معمولاً با درمان جراحی اصلاح می شود در حالی که اندام تناسلی خفیف ابتدا با درمان محافظه کارانه درمان می شود
[ترجمه ترگمان]اندام های genital آلات تناسلی معمولا با عملیات جراحی اصلاح می شود در حالی که اندام تناسلی نرم اولین بار با رفتار محافظه کارانه درمان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The genital duct is connected with the anus and the end of the gonoduct is located in the peribranchial cavity.
[ترجمه گوگل]مجرای تناسلی به مقعد متصل است و انتهای مجرای جنسی در حفره اطراف شاخه ای قرار دارد
[ترجمه ترگمان]لوله تناسلی مرتبط با مقعد است و انتهای of در حفره peribranchial قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Genital infection with the herpes simplex viruses ( HSV ) 1 or 2 is not just an inconvenience, doctors note.
[ترجمه گوگل]پزشکان خاطرنشان می کنند که عفونت دستگاه تناسلی با ویروس های هرپس سیمپلکس (HSV) 1 یا 2 فقط یک ناراحتی نیست
[ترجمه ترگمان]به گفته پزشکان، عفونت Genital با ویروس تب خال (HSV)۱ یا ۲ تنها یک دردسر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Acid application, genital wart cream and curettage . . .
[ترجمه گوگل]استفاده از اسید، کرم زگیل تناسلی و کورتاژ
[ترجمه ترگمان]درخواست اسید، wart تناسلی یا curettage …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ms. Ibrahim prefers the most extreme form of genital mutilation, called infibulation or Pharaonic circumcision.
[ترجمه گوگل]خانم ابراهیم شدیدترین شکل ختنه را ترجیح می دهد که ختنه کردن یا ختنه فرعونی نامیده می شود
[ترجمه ترگمان]خانم ابراهیم the نوع ختنه آلت تناسلی را ترجیح می دهد که ختنه infibulation یا فراعنه نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. That many people can be infected with the genital wart virus but show no obvious lumpy warts . . .
[ترجمه گوگل]این که بسیاری از افراد می توانند به ویروس زگیل تناسلی آلوده شوند اما زگیل توده ای آشکاری از خود نشان نمی دهند
[ترجمه ترگمان]که بسیاری از مردم می توانند به خاطر ویروس genital آلوده شوند، اما به خاطر نشان دادن warts قلنبه قلنبه به نظر نمی رسند …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The relative growth rate of the genital organs of the gilts was very high before 90 days of age.
[ترجمه گوگل]سرعت رشد نسبی اندام های تناسلی گلیت ها قبل از 90 روزگی بسیار بالا بود
[ترجمه ترگمان]نرخ رشد نسبی اندام های genital of قبل از ۹۰ روز بسیار بالا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Genital wart may eventually develop a fleshy, cauliflower-like appearance.
[ترجمه گوگل]زگیل تناسلی ممکن است در نهایت ظاهری گوشتی و شبیه گل کلم پیدا کند
[ترجمه ترگمان]wart Genital ممکن است در نهایت ظاهر گوشتی و گل کلم شبیه به گل کلم را ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The occurrence of sperms in the genital tract, thus disrupting normal sperm transport and fertilization i. e. lower conception rate of interspecies crossing in the yak.
[ترجمه گوگل]وجود اسپرم در دستگاه تناسلی، در نتیجه انتقال طبیعی اسپرم و لقاح را مختل می کند ه نرخ کمتر تصور از تلاقی بین گونه ها در گاوزبان
[ترجمه ترگمان]وقوع sperms در دستگاه تناسلی، در نتیجه باعث اختلال در حمل و نقل طبیعی اسپرم و لقاح مصنوعی می شود ای سرعت تصور کم تر از مکالمه بین گونه ای در the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The acute that clap is the genital of secrete make water that causes by clap diplococcus infection or slow sex appeal catch sexual inflammation.
[ترجمه گوگل]کف زدن حاد دستگاه تناسلی ترشح آب است که در اثر عفونت کف زدن دیپلوکوک یا جذابیت جنسی آهسته باعث التهاب جنسی می شود
[ترجمه ترگمان]حاد و شدید، آلات تناسلی ترشح ترشح water است که موجب بروز عفونت diplococcus و یا جاذبه جنسی کند می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تناسلی (صفت)
sexual, gamic, genital, reproductive

مربوط به اندامهای تناسلی (صفت)
genital

مربوط به الت تناسلی (صفت)
genital

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to the reproductive organs
a person's or an animal's genitals are their external sexual organs.
genital means relating to a person's external sexual organs.

پیشنهاد کاربران

مربوط به اندام جنسی
اندام جنسی
◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: pertaining to the reproduction
[پزشکی] تناسلی: مربوط به تولیدمثل و همانندسازی

بپرس