geniculate


معنی: خم شده، خمیده، دارای زانویی
معانی دیگر: دارای مفصل زانو مانند، زانودار، زانویی، geniculated دارای زانویی

جمله های نمونه

1. Certainly the lateral geniculate nucleus in rats looks nothing like the lateral geniculate nucleus in monkeys.
[ترجمه گوگل]مطمئناً هسته ژنیکوله جانبی در موش‌ها هیچ شباهتی به هسته ژنتیکوله جانبی در میمون‌ها ندارد
[ترجمه ترگمان]مسلما هسته lateral در موش های دیگر به نظر نمی رسد که در میمون های دیگر هسته دیگری وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Geniculate, at first glimpse, is something like that.
[ترجمه گوگل]Geniculate، در نگاه اول، چیزی شبیه به آن است
[ترجمه ترگمان]geniculate، در اولین نگاه، یک چیزی شبیه اون هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In some geniculate neurons, the center-surround organization simply disappears.
[ترجمه گوگل]در برخی از نورون‌های ژنیکوله، سازمان محیطی مرکز به سادگی ناپدید می‌شود
[ترجمه ترگمان]در برخی از نورون ها، این سازمان مرکزی بطور ساده ناپدید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Results:The geniculate ganglion (GG) was in the layer of lateral semicircular canal .
[ترجمه گوگل]یافته ها: گانگلیون ژنیکوله (GG) در لایه کانال نیم دایره ای جانبی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]نتایج: غده عصبی geniculate (GG)در لایه کانال نیمدایره ای قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Result: It is demonstrated that 3 % geniculate ganglion and labyrinth segment of facial nerve Variation which distance from hiatus of facial nerve to geniculate ganglion is distinct.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: نشان داده شد که 3 درصد گانگلیون ژنیکوله و بخش لابیرنت عصب صورت دارای تنوع هستند که فاصله آن از فاصله عصب صورت تا گانگلیون ژنیکوله مشخص است
[ترجمه ترگمان]نتیجه: نشان داده می شود که غده عصبی ۳ % geniculate و بخش مارپیچی چهره Variation صورت که از فاصله وقفه عصب چهره تا غده عصبی geniculate فاصله دارد، متمایز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Conclusions There exists neurodegeneration in the lateral geniculate body in diabetic rat. APP17 peptide can improve the degenerative procedure.
[ترجمه گوگل]ConclusionsThere تخریب عصبی در بدن ژنیکوله جانبی در موش دیابتی وجود دارد پپتید APP17 می تواند روند دژنراتیو را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری در بدن geniculate جانبی موش دیابتی وجود دارد APP۱۷ پپتید می تواند رویه فاسد کننده را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There were intense immunopositive glial cells in thalamic ventroposterior nucleus and lateral geniculate body.
[ترجمه گوگل]در هسته بطنی خلفی تالاموس و بدن ژنیکوله جانبی سلول های گلیال ایمونو مثبت شدید وجود داشت
[ترجمه ترگمان]There glial immunopositive در هسته ventroposterior thalamic و بدنه جانبی lateral وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Refers to a collection of axons coursing from the lateral geniculate body to the visual cortex.
[ترجمه گوگل]به مجموعه ای از آکسون ها اطلاق می شود که از بدن ژنیکوله جانبی به سمت قشر بینایی حرکت می کنند
[ترجمه ترگمان]Refers به مجموعه ای از آکسون ها راه می یابند که از بدن geniculate جانبی به قشر بصری جریان دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Conclusion It is important for otologists to know the anatomic structure of AER and its relationship with facial nerve and geniculate ganglion.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری شناخت ساختار آناتومیک AER و ارتباط آن با عصب صورت و گانگلیون ژنیکولاتور برای متخصصان گوش مهم است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری مهم است که ساختار کالبدی of و رابطه آن با غده عصبی عصبی و geniculate را بشناسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To analyse the microvascular morphology and architecture of lateral geniculate body ( LGB ) .
[ترجمه گوگل]هدف تجزیه و تحلیل مورفولوژی میکروواسکولار و معماری بدن ژنیکوله جانبی (LGB)
[ترجمه ترگمان]هدف تجزیه و تحلیل مورفولوژی microvascular و ساختار بدنه جانبی (LGB)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The experimental results indicated neuronic morphology and structure of grafts were as same as normal medial geniculate body's on the whole, but neuronic development of grafts had certain delay.
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان داد که مورفولوژی و ساختار نورونی پیوندها به طور کلی مانند بدن ژنیکوله داخلی طبیعی است، اما رشد نورونی پیوندها با تاخیر مشخصی همراه بود
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان داد که مورفولوژی و ساختار پیوند به همان اندازه بدن geniculate معمولی در کل است، اما توسعه neuronic پیوند به طور خاص تاخیر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To investigate the distribution of substance P receptor (SPR) in the brain stem auditory centre and medial geniculate body (MGB) of guinea pigs.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی توزیع گیرنده ماده P (SPR) در مرکز شنوایی ساقه مغز و بدن ژنیکوله داخلی (MGB) خوکچه هندی
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی توزیع ماده P (SPR)در مرکز شنوایی مغز و بدن geniculate medial (MGB)of هندی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To study the effects of strabismus on the development of the neurons in lateral geniculate nuclei (LGN) and visual cortex in cats.
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثرات استرابیسم بر رشد نورون ها در هسته ژنیکوله جانبی (LGN) و قشر بینایی در گربه ها
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثرات of بر رشد نورون ها در هسته geniculate جانبی (LGN)و قشر بینایی در گربه ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خم شده (صفت)
bent, geniculate, geniculated

خمیده (صفت)
bowed, bent, limber, geniculate, limped, slouchy, embowed, humpy

دارای زانویی (صفت)
geniculate, geniculated

تخصصی

[زمین شناسی] زانویی. زایده ای که مانند زانو خم می شود، مثلاً شاخک زانویی.

انگلیسی به انگلیسی

• jointed; resembling a knee

پیشنهاد کاربران

بپرس