genetic disorder

جمله های نمونه

1. These are genetic disorders that only affect males normally. They are things like muscular dystrophy and haemophilia.
[ترجمه گوگل]اینها اختلالات ژنتیکی هستند که به طور معمول فقط مردان را تحت تأثیر قرار می دهند آنها چیزهایی مانند دیستروفی عضلانی و هموفیلی هستند
[ترجمه ترگمان]اینها اختلالات ژنتیکی هستند که به طور معمول بر مردان تاثیر می گذارند آن ها چیزهایی شبیه فساد عضلانی و haemophilia هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Some genetic disorders predispose individuals to the toxic effects of substances found in the workplace or environment.
[ترجمه گوگل]برخی از اختلالات ژنتیکی افراد را مستعد اثرات سمی مواد موجود در محیط کار یا محیط می کند
[ترجمه ترگمان]برخی از اختلالات ژنتیکی افراد را به اثرات سمی مواد یافت شده در محیط کار یا محیط محدود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A genetic disorder led to her using a cane and seeking a hip replacement.
[ترجمه گوگل]یک اختلال ژنتیکی باعث شد که او از عصا استفاده کند و به دنبال جایگزینی لگن باشد
[ترجمه ترگمان]یک اختلال ژنتیکی منجر به استفاده از یک عصا شد و به دنبال جایگزینی کفل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She had Sanfilippo's syndrome, a genetic disorder that attacks the nervous system.
[ترجمه گوگل]او مبتلا به سندرم سانفیلیپو بود، یک اختلال ژنتیکی که به سیستم عصبی حمله می کند
[ترجمه ترگمان]او سندروم Sanfilippo داشت، یک اختلال ژنتیکی که به سیستم عصبی حمله می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Osteogenesis imperfecta (OI) is a genetic disorder that affects all connective tissue.
[ترجمه گوگل]Osteogenesis imperfecta (OI) یک اختلال ژنتیکی است که تمام بافت همبند را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]osteogenesis imperfecta یک اختلال ژنتیکی است که تمام بافت های ارتباطی را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bart syndrome is a genetic disorder characterized by the association of congenital localized absence of skin, epidermolysis bullosa, lesions of the mouth mucosa, and dystrophic nails.
[ترجمه گوگل]سندرم بارت یک اختلال ژنتیکی است که با همراهی فقدان موضعی مادرزادی پوست، اپیدرمولیز بولوزا، ضایعات مخاط دهان و ناخن های دیستروفی مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]سندرم بارت یک اختلال ژنتیکی است که ناشی از فقدان یک ناحیه مادرزادی در پوست congenital، جراحت های ناشی از پوست، مخاط دهان و ناخن های dystrophic است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Background: Fibrodysplasia ossificans progressiva is a rare genetic disorder of ectopic skeletogenesis associated with dysregulation of bone morphogenetic protein (BMP) signaling.
[ترجمه گوگل]زمينه و هدف: Fibrodysplasia ossificans progressiva يك اختلال ژنتيكي نادر اسكلتوژنز نابجا است كه با اختلال در سيگنال دهي پروتئين مورفوژنتيك استخوان (BMP) همراه است
[ترجمه ترگمان]پیشینه: Fibrodysplasia ossificans progressiva یک اختلال ژنتیکی نادر از ectopic skeletogenesis است که همراه با سیگنال دهی پروتئین morphogenetic (BMP)مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sickle cell disease is a common genetic disorder.
[ترجمه گوگل]بیماری سلول داسی شکل یک اختلال ژنتیکی شایع است
[ترجمه ترگمان]بیماری سلولی Sickle یک اختلال ژنتیکی مشترک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Two of his grandchildren developed a rare genetic disorder, and one died.
[ترجمه گوگل]دو تا از نوه‌های او به یک اختلال ژنتیکی نادر مبتلا شدند و یکی فوت کرد
[ترجمه ترگمان]دو تن از نوه هایش یک اختلال ژنتیکی نادر را ایجاد کردند و یک نفر مرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Congenital hyperinsulinism (CH) is a genetic disorder characterized by inadequate suppression of insulin secretion in the presence of recurrent hypoglycemia.
[ترجمه گوگل]هیپرانسولینیسم مادرزادی (CH) یک اختلال ژنتیکی است که با سرکوب ناکافی ترشح انسولین در حضور هیپوگلیسمی مکرر مشخص می شود
[ترجمه ترگمان]hyperinsulinism (CH)یک اختلال ژنتیکی است که با سرکوب ناکافی ترشح انسولین در حضور of متناوب شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ronan was born with Tay-Sachs, a rare genetic disorder.
[ترجمه گوگل]رونان با تای ساکس، یک اختلال ژنتیکی نادر به دنیا آمد
[ترجمه ترگمان]رونان با Tay - Sachs یک اختلال ژنتیکی نادر به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Marfan's Syndrome is a genetic disorder that affects the connective tissue in the body.
[ترجمه گوگل]سندرم مارفان یک اختلال ژنتیکی است که بافت همبند بدن را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]سندرم Marfan یک اختلال ژنتیکی است که بافت ارتباطی بدن را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Down syndrome is a genetic disorder that delays a person's physical and intellectual development.
[ترجمه گوگل]سندرم داون یک اختلال ژنتیکی است که رشد فیزیکی و فکری فرد را به تاخیر می اندازد
[ترجمه ترگمان]سندرم داون، نوعی اختلال ژنتیکی است که رشد فیزیکی و عقلانی فرد را به تاخیر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The doctors suspected the boy had a genetic disorder that affects the kidney.
[ترجمه گوگل]پزشکان مشکوک بودند که پسر مبتلا به یک اختلال ژنتیکی است که کلیه را تحت تأثیر قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]پزشکان مظنون بودند که این پسر یک اختلال ژنتیکی دارد که کلیه را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• inherited disorder, genetic disease, disorder that is transmitted genetically; pathological condition resulting from the absent or deficient gene, pathological condition caused by a chromosomal abnormality

پیشنهاد کاربران

بیماری ژنتیکی / اختلال ژنتیکی.
اختلال های ژنتیکی شامل دسته ای از مشکلات ژنتیکی هستند که در اثر نارسایی یا جهش در ژن ها یا ماده ژنتیک انسان ایجاد می شود. این ناهنجاری ها اغلب در زمان تولد بروز می کنند ولی می توانند سال ها بعد نیز بروز کنند.
اختلال ژنتیکی
بیماری ژنتیکی

بپرس