genesis

/ˈdʒenəsəs//ˈdʒenəsɪs/

معنی: ریشه، پیدایش، سنخیت، منشاء، تولید، تکوین، سفر پیدایش، طرز تشکیل، پسوند بمعنیایجاد کننده
معانی دیگر: اصل، علت وجود، (با g بزرگ) کتاب پیدایش (که نخستین بخش انجیل عهد عتیق است)، کتاب تکوین، کتاب پیدایش تورات، پسوند بمعنی ایجاد کننده
genesis _
پسوند (اسم ساز): اصل، زایش، خلقت

بررسی کلمه

پسوند ( suffix )
• : تعریف: production; origin.

- biogenesis
[ترجمه گوگل] زیست زایی
[ترجمه ترگمان] پیدایش حیات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
حالات: geneses
(1) تعریف: the beginning or origin of something.
مترادف: beginning, birth, commencement, creation, dawn, inception, origin, outset, start
مشابه: alpha, first, opening, root, source

- If you're interested in the genesis of rock-'n'-roll, you need to look further back than the mid 1950s.
[ترجمه گوگل] اگر به پیدایش راک اند رول علاقه دارید، باید بیشتر از اواسط دهه 1950 به عقب نگاه کنید
[ترجمه ترگمان] اگر شما به پیدایش راک - رول علاقه مند هستید، باید از اواسط دهه ۱۹۵۰ به عقب نگاه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: (cap.) the first book of the Old Testament, which tells of the creation of the universe and the history of the Hebrew patriarchs.
مشابه: Pentateuch

جمله های نمونه

1. The Bible begins with the Genesis.
[ترجمه گوگل]کتاب مقدس با پیدایش آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]کتاب مقدس با سفر پیدایش آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We cannot yet satisfactorily explain the genesis of the universe.
[ترجمه گوگل]ما هنوز نمی توانیم پیدایش جهان را به طور رضایت بخشی توضیح دهیم
[ترجمه ترگمان]ما هنوز نمی توانیم به نحو رضایت بخشی شرایط پیدایش جهان را توضیح دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Bible commences with the Genesis.
[ترجمه گوگل]کتاب مقدس با پیدایش آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]کتاب مقدس با سفر پیدایش آغاز می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The project had its genesis two years earlier.
[ترجمه گوگل]این پروژه دو سال پیش از آن شکل گرفت
[ترجمه ترگمان]این پروژه دو سال پیش پیدایش آن را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In her autobiography, she describes the song's genesis late one night in a Dublin bar.
[ترجمه گوگل]او در زندگی‌نامه خود، پیدایش آهنگ را در اواخر یک شب در یک بار در دوبلین شرح می‌دهد
[ترجمه ترگمان]او در زندگینامه خود، پیدایش این ترانه را در یک شب در یک کافه دوبلین توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Collins, 4 currently touring with Genesis, is no stranger to acting.
[ترجمه گوگل]کالینز، 4 ساله که در حال حاضر با جنسیس در حال تور است، با بازیگری غریبه نیست
[ترجمه ترگمان]کولینز، ۴ نفر در حال حاضر در حال بازدید از سفر پیدایش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Barth believes that the scriptures from Genesis forward imply the headship of man and the subordination of woman.
[ترجمه گوگل]بارت معتقد است که متون مقدس از پیدایش به بعد بر ریاست مرد و تابعیت زن دلالت دارد
[ترجمه ترگمان]بارت بر این باور است که کتب مقدس از سفر پیدایش به جلو دلالت بر رهبری انسان و تبعیت از زن دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Whether it is an accurate account of the genesis of these hallucinations remains to be seen.
[ترجمه گوگل]اینکه آیا این گزارش دقیقی از پیدایش این توهمات است یا خیر، باید دید
[ترجمه ترگمان]اینکه آیا این یک حساب دقیق از پیدایش این توهمات است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Genesis meanwhile have netted more than £200 million with mainstream pop songs and sponsorship from major corporations.
[ترجمه گوگل]جنسیس در عین حال بیش از 200 میلیون پوند با آهنگ‌های پاپ رایج و حمایت از شرکت‌های بزرگ به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]در ضمن سفر پیدایش بیش از ۲۰۰ میلیون پوند به همراه آهنگ های پاپ اصلی و حمایت مالی از شرکت های بزرگ به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The cover-up lasts to this day, but its genesis is now unravelling.
[ترجمه گوگل]این پوشش تا به امروز ادامه دارد، اما پیدایش آن اکنون در حال آشکار شدن است
[ترجمه ترگمان]پوشش خبری تا این روز طول می کشد، اما پیدایش آن هم اکنون در حال انحلال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Though springing from Genesis, this is at once more ambiguous, more heroic, and more humane.
[ترجمه گوگل]اگرچه از پیدایش سرچشمه می گیرد، اما در عین حال مبهم تر، قهرمانانه تر و انسانی تر است
[ترجمه ترگمان]اگر چه از سفر پیدایش دور می شود، این بار دیگر ambiguous، قهرمانانه، و انسانی تر می نماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Yet, because of its magpie genesis, the new Look was vulnerable to the sharp-eyed but short of cash.
[ترجمه گوگل]با این حال، به دلیل پیدایش زاغی اش، Look جدید در برابر چشمان تیزبین اما کمبود نقدینگی آسیب پذیر بود
[ترجمه ترگمان]با این وجود، به خاطر magpie پیدایش آن، نگاه جدید در برابر چشم تیز و تیز بسیار آسیب پذیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Genesis Publishing in Chicago publishes these titles, too.
[ترجمه گوگل]انتشارات جنسیس در شیکاگو این عناوین را نیز منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]کتاب سفر پیدایش در شیکاگو نیز این عناوین را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Late in the genesis of the law on zemstva, the new assemblies were permitted to use their resources for schools.
[ترجمه گوگل]در اواخر پیدایش قانون زمستوا، مجامع جدید مجاز شدند از منابع خود برای مدارس استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]دیر هنگام پیدایش قانون در zemstva، مجامع جدید اجازه یافتند که از منابع خود برای مدارس استفاده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. After a long run in the band Genesis, he had a successful solo career.
[ترجمه گوگل]پس از یک دوره طولانی در گروه جنسیس، او یک حرفه انفرادی موفق داشت
[ترجمه ترگمان]بعد از مدت طولانی در گروه سفر پیدایش، او یک شغل تکی موفق داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ریشه (اسم)
base, stub, germ, ammonium, root, stem, radical, pedigree, background, genesis, theme, germination, stump

پیدایش (اسم)
appearance, emersion, genesis, birth, infrastructure, nativity, coming into existence

سنخیت (اسم)
authenticity, origin, genesis

منشاء (اسم)
principle, beginning, source, origin, genesis, radix, origination, provenance, first cause, first principle, prime mover

تولید (اسم)
efficiency, genesis, generation, manufacture, production, output, production rule, turn-out

تکوین (اسم)
genesis

سفر پیدایش (اسم)
genesis

طرز تشکیل (اسم)
genesis

پسوند به معنی ایجاد کننده (اسم)
genesis

تخصصی

[زمین شناسی] خاستگاه، تکوین ،پیدایش
[معدن] منشا (زمین شناسی اقتصادی)
[آمار] پیدایش

انگلیسی به انگلیسی

• first book of the old testament (tells the story of the creation of the world)
origin; creation; birth; beginning
the genesis of something is its beginning, birth, or creation; a formal word.

پیشنهاد کاربران

خاستگاه
پیدایش
پدیدایی
تکوین
Genesis با تلفظ جِنِزیز به زبان های غربی نام کتاب اول موسا یا موسی ( مو ۳۰ ) میباشد که درآن دو داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی یعنی یهودیت و مسیحیت و اسلام بیان گردیده؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق آدم و حوا.
...
[مشاهده متن کامل]

اگر اندکی ژرف تر به این واژه نگاه کنیم، آنگاه خواهیم دید که در اصل و ریشه از دو کلمه فارسی به شکل زیر ساخته شده: Gene با تلفظ جَنَه منسوب به جنت میباشد به معنای بهشتی و sis با تلفظ زیس مخفف زیست به معنای زندگی. لذا عنوان کتاب اول موسا در اصل و ریشه به معنای زندگی بهشتی بوده و نه به معنای سِفر پیدایش.
بعضی هنرمندان و فیلم سازان و ادیبان و صنعتگران هم از این واژه استفاده میکنند با اضافه نمودن پیشوند یا پسوند نَو ( nova یا new ) به شکل های؛
نیو جنزیز و یا جنزیز نوا .
خود من علاقه به سرودن "افسانه نوین آفرینش" دارم با حروف لاتین به شکل Genesis Nova .
امروز در فضای مجازی اینترنتی متوجه شدم که یک شرکت تولید کننده مبلمان این عنوان را برای یک صندلی راحتی و ماساژ دهنده انتخاب نموده و یک فیلم ساز هم یک تریکفیلم برای کوکان ساخته و عنوان نیو جنزیز
( New Genesis ) بر آن نهاده و صنعتگران ژاپنی هم از این واژه استفاده کرده اند.
خود من بر این باورم که در داستان مبدئی و بنیادی ادیان ابراهیمی؛ یکی آفرینش شش روزه جهان و دیگری خلق بابا آدم و ننه حوای حضرات موسا یا موسی و محمّد ملقب به ابو - و اُمالبشر دو افسانه خیالی - اوهامی بیش نبوده و نمی باشند، به این معنا که محتوای آن دو داستان از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی و از آسمان نازل نشده و در قالب وحی به گوش سر و دل سرایندگان ( اول موسی و سپس محمّد ) ابلاغ نگردیده، طنین نیفکنده، نجوا و زمزمه نشده. لذا معتقدم که انسان امروز و آینده به ویژه پیروان این سه دین به اصطلاح توحیدی - وحیانی - آسمانی و پیروان آئین ها و ادیان دیگر منجمله فلاسفه ی آزاد اندیش باید بطور جدی تر از پیشینیان به چگونگی و چرائی آفرینش این جهان و موجودات درون آن منجمله انسان و هدف از این آفرینش از طرف خدای حقیقی و واقعی و به امر و خواست وی از نو بیندیشند، فکر و خیال و تصور نمایند و این بار به روش علمی.
شاید بهتر باشد بجای نوین از صفت عالی نوترین استفاده شود به شکل " نوترین افسانه ی آفرینش " در مقایسه با عهد قدیم یهودیان و عهد های جدید و مسیحیان و مسلمانان بصورت جدیدترین عهد و پیمان انسان که ضامن پایداری آن نه ریختن خون گاو نر موسائی باشد و نه ریختن خون بره معصوم و بیگناه ایسائی و نه ریختن خون مرغ و خروس و بُز و گوسفند و گوساله و گاو و شتر محمّدی در عید قربان بلکه فرمول کلمه ای همه چیز ( و نه فرمول ریاضی آن ) به شکل : غیر از خدای حقیقی و واقعی هیچ موجود و هیچ چیز دیگری چه عینی و چه غیبی نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد از قبیل خضر موسائی؛ لوسی فِر، ابلیس، زَتان، اهریمن و یا شیطان؛ گابریئل یا جبرئیل فرشته پیام آور یا خبر رسان به گوش سر و دل ماریا یا مریم مادر ایسا یا عیسی و سپس محمّد ؛ عزرائیل یا ملک الموت و یا فرشته مرگ و مامور قبض روح؛ میخائیل یا ایل مَی خواهان فرشته رحمت و مهر و محبت و سرانجام جناب اسرافیل فرشته صورچی یا شیپور زن در یوم القیامه یا روز قیامت.
یک نکته بسیار مهم و بنیادی مندرج در این افسانه نوین اینست که هرکدام از ما افراد انسانی از نیمزوج ملکوتی یا آسمانی و جاودانه ی خاص و ویژه خویش با جنسیت معکوس برخوردار میباشیم، منجمله موسا، ایسا، محمّد، زرتشت، بودا، سقراط، افلاطون، ارسطو، . . . . . . .

سِفر پیدایش ( سِفر در عبری به معنی کتاب بزرگ ) یا برشیت ( به عبری: בראשית ) نخستین بخش از کتاب مقدس عبری مشتمل بر پنجاه فصل و نخستین کتاب از �اسفار پنجگانه� یا تورات است. . . .
↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم gen
📌 این ریشه، معادل "born" و "produced" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "born" یا "produced" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 progeny: children or descendants ( those who are born of someone )
🔘 indigenous: living things that are born or originate in a particular region
🔘 progenitor: someone's ancestor or the originator of something
🔘 pathogen: an organism or agent that produces disease
🔘 carcinogen: a substance that produces cancer
🔘 endogenous: produced or originating from within
🔘 gender: a grammatical category related to the agreement between nouns, pronouns, and adjectives
🔘 gene: a segment of DNA involved in producing proteins
🔘 genealogy: the study of successive generations of kin, or family history
🔘 generate: to bring into existence or produce
🔘 generation: all people living at the same time or of the same approximate age
🔘 generous: willing to give and share freely
🔘 genesis: the beginning or coming into being
🔘 genetic: related to heredity or the passing of traits from parent to offspring
🔘 genocide: the systematic killing of a racial or cultural group, or the deliberate destruction of a people
🔘 genus: a general kind or category of something
🔘 miscegenation: reproduction by parents of different races, especially produced by unions of white and non - white persons

مبدا/پیدایش/ خاستگاه
critical theories allow us to understand the social genesis of norms and events/crises
نظریه های انتقادی به ما امکان می دهند خاستگاه اجتماعی هنجارها و رویدادها/بحران ها را درک کنیم
The genesis of this project was a brainstorming session with my team.
In a discussion about the origins of a scientific theory, a person might mention, “The genesis of this theory can be traced back to the work of Charles Darwin. ”
...
[مشاهده متن کامل]

A historian might say, “Understanding the genesis of a historical event is crucial for analyzing its impact. ”

۱. آغاز. سرآغاز ۲. تولد. خلقت. پیدایش ۳. مبدا. منشاء. خاستگاه
مثال:
Then Allah will bring about the genesis of the Hereafter.
سپس خداوند آغاز و پیدایش جهان آخرت را بوجود می آورد. { آنگاه خداوند جهان آخرت را ایجاد می کند. }
� ثُمَّ اللَّهُ یُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ۚ�
روایت آفرینش در انجیل
پیدایش
اصل. ریشه
شکل گیری
ساخت, تولید, ایجاد
✅پیدایش
✅منشاء چیزی/کاری/ماجرا
In January, he told the BBC's Talking Movies programme: "It's really hard for me to try to go back and remember what the ⭐genesis⭐ was, what triggered this story
BBC. co. uk@
آفرینش
پیدایش
پیدایش
نام یک خودرو هم هست
به عنوان بخشِ دوم نیز می آید
نمونه:
فرایندِ
neurogenesis
نموِّ بافتِ عصبی

پیدایی، تکوین، آفرینش. نمونه: سِفر تکوین، تک تبار The Book of Genesis, monogenesisi
آفرینش
ریشه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)