🔸 معادل فارسی:
بیش ازحد بخشنده / بیش ازاندازه سخاوتمند / بیش ازحد مهربان
در زبان محاوره ای:
اون قدر خوبی می کنه که گاهی به ضررش تموم می شه، زیادی دل رحمه، زیادی می بخشه
🔸 تعریف ها:
1. ( اخلاقی – مثبت با هشدار ) :
... [مشاهده متن کامل]
توصیف کسی که آن قدر بخشنده یا مهربان است که ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد یا به خودش آسیب بزند
مثال: She’s generous to a fault—she’d give away her last dollar to help someone.
اون قدر بخشنده ست که حاضر می شه آخرین دلارش رو هم بده تا به کسی کمک کنه.
2. ( انتقادی – ضمنی ) :
گاهی برای اشاره به افراط در مهربانی یا بخشندگی که باعث مشکلاتی برای فرد می شه
مثال: He’s generous to a fault, which makes him an easy target for scammers.
اون قدر بخشنده ست که راحت طعمه ی کلاهبردارها می شه.
🔸 مترادف ها:
overly generous – excessively kind – selfless – altruistic – giving
🔸 ریشه شناسی:
عبارت "to a fault" از قرن هفدهم در انگلیسی رایج شد و به معنای "تا حد افراط" یا "بیش ازحد" به کار می ره.
ترکیب "generous to a fault" یعنی بخشنده بودن تا حدی که خودش تبدیل به نقص یا مشکل بشه.
این ساختار در توصیف صفات مثبت که بیش ازحد بروز می کنن، کاربرد داره ( مثلاً: kind to a fault, loyal to a fault ) .
بیش ازحد بخشنده / بیش ازاندازه سخاوتمند / بیش ازحد مهربان
در زبان محاوره ای:
اون قدر خوبی می کنه که گاهی به ضررش تموم می شه، زیادی دل رحمه، زیادی می بخشه
🔸 تعریف ها:
1. ( اخلاقی – مثبت با هشدار ) :
... [مشاهده متن کامل]
توصیف کسی که آن قدر بخشنده یا مهربان است که ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد یا به خودش آسیب بزند
مثال: She’s generous to a fault—she’d give away her last dollar to help someone.
اون قدر بخشنده ست که حاضر می شه آخرین دلارش رو هم بده تا به کسی کمک کنه.
2. ( انتقادی – ضمنی ) :
گاهی برای اشاره به افراط در مهربانی یا بخشندگی که باعث مشکلاتی برای فرد می شه
مثال: He’s generous to a fault, which makes him an easy target for scammers.
اون قدر بخشنده ست که راحت طعمه ی کلاهبردارها می شه.
🔸 مترادف ها:
🔸 ریشه شناسی:
عبارت "to a fault" از قرن هفدهم در انگلیسی رایج شد و به معنای "تا حد افراط" یا "بیش ازحد" به کار می ره.
ترکیب "generous to a fault" یعنی بخشنده بودن تا حدی که خودش تبدیل به نقص یا مشکل بشه.
این ساختار در توصیف صفات مثبت که بیش ازحد بروز می کنن، کاربرد داره ( مثلاً: kind to a fault, loyal to a fault ) .