1. generic noun
(زبان شناسی) اسم جنس
2. Parmesan is a generic term used to describe a family of hard Italian cheeses.
[ترجمه گوگل]پارمزان یک اصطلاح عمومی است که برای توصیف خانواده ای از پنیرهای سخت ایتالیایی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]Parmesan اصطلاحی عام است که برای توصیف خانواده ای از پنیرهای سخت ایتالیایی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The new range of engines all had a generic problem with their fan blades.
[ترجمه گوگل]طیف جدید موتورها همگی با پره های فن خود مشکل داشتند
[ترجمه ترگمان]دامنه جدید موتورها همه دارای یک مشکل عمومی با پره های پنکه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Fine Arts is a generic term for subjects such as painting, music and sculpture.
[ترجمه گوگل]هنرهای زیبا یک اصطلاح عمومی برای موضوعاتی مانند نقاشی، موسیقی و مجسمه سازی است
[ترجمه ترگمان]هنرهای زیبا یک واژه عمومی برای موضوعاتی مانند نقاشی، موسیقی و مجسمه سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Latin term " Vulpes " is the generic name for the various type of fox.
[ترجمه گوگل]اصطلاح لاتین "Vulpes" نام عمومی انواع مختلف روباه است
[ترجمه ترگمان]واژه لاتین \"Vulpes\" نام عمومی برای نوع مختلف روباه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The generic term for wine, spirits and beer is alcoholic beverages.
[ترجمه گوگل]اصطلاح عمومی برای شراب، الکل و آبجو، مشروبات الکلی است
[ترجمه ترگمان]اصطلاح عمومی شراب، ارواح و آبجو، نوشیدنی های الکلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They encourage doctors to prescribe cheaper generic drugs instead of more expensive brand names.
[ترجمه گوگل]آنها پزشکان را تشویق می کنند که به جای نام های تجاری گران تر، داروهای ژنریک ارزان تر تجویز کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها پزشکان را تشویق می کنند که به جای نام های تجاری گران قیمت، داروهای عمومی ارزان تر را تجویز کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The document should list products by generic name with a breakdown of chemical components to avoid confusion.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از سردرگمی، این سند باید محصولات را با نام عمومی با تفکیک اجزای شیمیایی فهرست کند
[ترجمه ترگمان]این سند باید محصولات با نام عمومی را با تفکیک اجزای مواد شیمیایی فهرست کند تا از سردرگمی اجتناب شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Text chat is a generic term for communicating in real time over the Net using your keyboard to type messages.
[ترجمه گوگل]چت متنی یک اصطلاح عمومی برای برقراری ارتباط در زمان واقعی از طریق شبکه با استفاده از صفحه کلید برای تایپ پیام است
[ترجمه ترگمان]گپ متن یک اصطلاح عمومی برای برقراری ارتباط در زمان واقعی بر روی شبکه با استفاده از صفحه کلید برای تایپ کردن پیغام ها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Testing for generic strategies Financial analysts have a role to play in testing the validity of generic strategies, too.
[ترجمه گوگل]آزمایش برای استراتژیهای عمومی تحلیلگران مالی نیز نقشی در آزمایش اعتبار استراتژیهای عمومی دارند
[ترجمه ترگمان]تست برای استراتژی های عمومی و تحلیلگران مالی نقشی در تست اعتبار استراتژی های عمومی ایفا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. According to others it was more properly a generic term used loosely to cover a wide assortment of observable cutaneous conditions.
[ترجمه گوگل]به عقیده دیگران، این یک اصطلاح عمومی بود که به طور آزاد برای پوشش طیف گسترده ای از شرایط پوستی قابل مشاهده استفاده می شد
[ترجمه ترگمان]به گفته برخی دیگر این کار به درستی یک واژه عمومی است که به طور آزاد برای پوشش دادن یک مجموعه گسترده از شرایط جلدی قابل مشاهده استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Describes the design characteristics of the nine generic house types used to estimate the capacity and density of large sites.
[ترجمه گوگل]ویژگیهای طراحی 9 نوع خانه عمومی را که برای تخمین ظرفیت و تراکم سایتهای بزرگ استفاده میشوند، توصیف میکند
[ترجمه ترگمان]Describes ویژگی های طراحی ۹ نوع خانه عمومی برای تخمین ظرفیت و تراکم سایت های بزرگ استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The inference engine is generic, and it handles the logistics of a consultation.
[ترجمه گوگل]موتور استنتاج عمومی است و تدارکات یک مشاوره را انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]موتور استنتاج عمومی است، و تدارکات یک مشاوره را مدیریت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The merged generic businesses now trade as Evans-Kerfoot, with main manufacturing facilities at Bardsey Vale in Stockport.
[ترجمه گوگل]کسبوکارهای عمومی ادغام شده اکنون با عنوان Evans-Kerfoot با تاسیسات اصلی تولید در Bardsey Vale در استاکپورت تجارت میکنند
[ترجمه ترگمان]شرکت های کلی ادغام شده در حال حاضر با عنوان Evans - Kerfoot، با تجهیزات تولید اصلی در Bardsey ویل در Stockport تجارت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید