generation x

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the generation following the post-WWII baby boom, esp. those born in the U.S. and Canada in the 1960s and 1970s.

جمله های نمونه

1. Generation X has its own culture, and aims to enjoy itself without making too much of an effort.
[ترجمه گوگل]نسل X فرهنگ خاص خود را دارد و قصد دارد بدون تلاش زیاد از خود لذت ببرد
[ترجمه ترگمان]نسل X فرهنگ مختص خود را دارد و هدف آن لذت بردن از خودش بدون تلاش زیاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Generation X tends to individualism.
[ترجمه گوگل]نسل X به فردگرایی گرایش دارد
[ترجمه ترگمان]نسل X به فردگرایی تمایل دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Generation X, best known for its pierced bodies and jaded outlook, is more optimistic about Wall Street than previous generations.
[ترجمه گوگل]نسل X که بیشتر به خاطر بدنه‌های سوراخ‌دار و چشم‌انداز خسته‌اش شناخته می‌شود، نسبت به نسل‌های قبلی نسبت به وال استریت خوش‌بین‌تر است
[ترجمه ترگمان]نسل X، که به خاطر بدن پاره پاره و دید فرسوده آن مشهور است، نسبت به نسل های پیشین نسبت به وال استریت خوشبین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Generation X, of which I am a member, was probably the last to grow up with the Top 40 and only a few TV stations—and the kind of common taste that this structure instilled.
[ترجمه گوگل]نسل X، که من عضوی از آن هستم، احتمالاً آخرین نفری بود که با 40 شبکه برتر و تنها چند ایستگاه تلویزیونی بزرگ شد - و نوع سلیقه مشترکی که این ساختار القا کرد
[ترجمه ترگمان]نسل X، که من عضو آن هستم، احتمالا آخرین کسی بود که با ۴۰ ایستگاه برتر بزرگ شد و فقط چند ایستگاه تلویزیونی - و نوعی مزه مشترک که این ساختار در او القا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As people like (Douglas, author of Generation X) Coupland have been pointing out for years now, X is more a sensibility than a rigidly confined demographic.
[ترجمه گوگل]همانطور که سال‌هاست افرادی مانند (داگلاس، نویسنده نسل X) کوپلند اشاره کرده‌اند، X بیشتر یک حساسیت است تا جمعیتی محدود
[ترجمه ترگمان]همانطور که افرادی مانند (داگلاس، نویسنده نسل X)Coupland به سال ها اشاره کرده اند، X حساسیت بیشتری نسبت به جمعیت شناسی محدود و محدود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Generation X (ages 33-4 remains the leader when it comes to online shopping with 80% using the internet to buy products online, compared with 71% of internet users ages 18-3
[ترجمه گوگل]نسل X (سنین 33 تا 4 سال در خرید آنلاین با 80 درصد استفاده از اینترنت برای خرید آنلاین محصولات در مقایسه با 71 درصد از کاربران اینترنت 18 تا 3 ساله، پیشتاز باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]نسل X (سنین ۳۳ - ۳۳)زمانی که به خرید آنلاین با ۸۰ % استفاده از اینترنت برای خرید آنلاین محصول می پردازد، در مقایسه با ۷۱ درصد از کاربران اینترنت بین ۱۸ تا ۳ سال، باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. baby boomers, Generation X - those born between 1965 and 1978 - were part of a new era which encouraged women to get an education and climb the career ladder.
[ترجمه گوگل]نسل X که بین سال‌های 1965 و 1978 متولد شده‌اند، بخشی از دوره جدیدی بودند که زنان را تشویق به تحصیل و بالا رفتن از نردبان شغلی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]بیبی بومر، نسل X - آن هایی که بین سال های ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۸ متولد شده اند - بخشی از دوره جدیدی بودند که زنان را تشویق کرد تا تحصیل کنند و از نردبان ترقی بالا بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But most striking, I think, is that we Generation X women went to college, climbed the career ladder, and found the top rung—only to realize the ladder didn't have a next step, just an empty void.
[ترجمه گوگل]اما جالب‌ترین، به نظر من، این است که ما زنان نسل X به کالج رفتیم، از نردبان شغلی بالا رفتیم و پله‌های بالاتر را پیدا کردیم - فقط متوجه شدیم که این نردبان پله بعدی ندارد، فقط یک خلأ خالی است
[ترجمه ترگمان]اما بیشتر قابل توجه، من فکر می کنم که ما نسل X به دانشگاه رفتیم، از نردبان ترقی بالا رفتیم و پله اول را پیدا کردیم - فقط برای اینکه متوجه شویم نردبان گام بعدی نیست، بلکه یک خلا خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ten years ago, we might have called them Generation X, or slackers, but those labels don't quite fit anymore.
[ترجمه گوگل]ده سال پیش، ممکن بود ما آنها را نسل X یا slackers می نامیم، اما این برچسب ها دیگر مناسب نیستند
[ترجمه ترگمان]ده سال پیش ممکن بود آن ها را نسل X یا slackers بنامیم، اما این برچسب ها دیگر کاملا مناسب نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The women of Generation X were supposed to have it all; an education, a career and little pressure to have children.
[ترجمه گوگل]زنان نسل X قرار بود همه چیز را داشته باشند تحصیلات، شغل و فشار کمی برای بچه دار شدن
[ترجمه ترگمان]قرار بود زنان نسل X همه چیز را داشته باشند؛ تحصیلات، شغل و فشار کمی برای داشتن فرزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. According to Pew's research, Generation X is most likely to shop, bank, and look for health information online, but boomers are just as likely as Gen Y to make travel reservations online.
[ترجمه گوگل]بر اساس تحقیقات Pew، نسل X به احتمال زیاد خرید می‌کند، بانک می‌کند و اطلاعات سلامتی را به صورت آنلاین جستجو می‌کند، اما رونق‌ها به همان اندازه ژنرال Y می‌توانند به صورت آنلاین رزرو سفر کنند
[ترجمه ترگمان]طبق تحقیقات پو، نسل X به احتمال زیاد خرید، بانک، و جستجوی اطلاعات بهداشتی به صورت آنلاین است، اما این نسل به احتمال زیاد به اندازه نسل Y عمل می کنند تا رزرو سفر را به صورت آنلاین انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Of course, Clinton may not have to face his Generation X constituents again, but members of Congress will.
[ترجمه گوگل]البته ممکن است کلینتون مجبور نباشد دوباره با رای دهندگان نسل X خود روبرو شود، اما اعضای کنگره این کار را خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]البته، کلینتون ممکن است مجبور نباشد دوباره با اعضای سازنده نسل X روبرو شود، اما اعضای کنگره اینکار را خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The survey examined four generations, Generation Y, born between 1980 to 1988; Generation X, born 1965 to 1979; baby boomers born in 1946 to 1964 and matures born before 194
[ترجمه گوگل]این نظرسنجی چهار نسل، نسل Y، متولد 1980 تا 1988 را مورد بررسی قرار داد نسل X، متولد 1965 تا 1979; بچه‌هایی که در سال‌های 1946 تا 1964 متولد شده‌اند و قبل از سال 194 به بلوغ می‌رسند
[ترجمه ترگمان]این مطالعه چهار نسل را مورد بررسی قرار داد، نسل Y، متولد ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸؛ نسل X، متولد ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۹؛ بیبی بومرها در ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ متولد و قبل از ۱۹۴ به دنیا آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• generation of americans born after 1960 (generally characterized as opposed traditional values and greatly influenced by mass media and technology)

پیشنهاد کاربران

"Generation" به فارسی به معنای "نسل" یا "گذراندن" است. این کلمه در متنوعی از زمینه ها مورد استفاده قرار می گیرد، از جمله:
1. نسل انسانی: Generation به معنای گروهی از افرادی که از همان دوران یا دوره زمانی خاص مشخص به هم پیوسته اند، مثل نسل X، Y و Z.
...
[مشاهده متن کامل]

2. تولید انرژی الکتریکی: در زمینه برق، generation به فرایند تولید انرژی الکتریکی از منابع مختلف مانند باد، خورشید و سوخت های فسیلی اشاره دارد.
3. تولیدات صنعتی: در برخی صنایع مانند خودروسازی، generation به دوره ای که محصولات یک شرکت یا یک بخش از صنعت تولید می شوند اطلاق می شود، مثل نسل جدید یک خودرو.
"generation" means a group of individuals who are born and live around the same time or a period. It can also refer to the production of electrical energy from various sources like wind, solar, or fossil fuels. Additionally, in industries like automotive, "generation" can indicate a period in which products of a company or a sector are produced, like a new generation of a car model. The term is used in various contexts and fields with slightly different meanings tailored to those specific areas.
منبع CHAT GPT4. 00

نسل ایکس ( نسل بعد از اتمام انفجار جمعیت پس از جنگ جهانی دوم و قبل از نسل ایگرگ )

بپرس