general store

/ˈdʒenərəlˈstɔːr//ˈdʒenrəlstɔː/

مغازه ای که در آن کالاهای متنوعی با هم (نه در بخش های مجزا) به فروش می رسند، مغازه ی فروش خواربار و اسباب منزل، فروشگاه، فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small retail store that sells a wide range of merchandise but is not divided into departments.

جمله های نمونه

1. She runs the post office and general store.
[ترجمه گوگل]او اداره پست و فروشگاه عمومی را اداره می کند
[ترجمه ترگمان]او اداره پست و فروشگاه عمومی را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The old general store had gone but the shade thorn tree was still there, bewildered by its surround of concrete pavement.
[ترجمه گوگل]فروشگاه عمومی قدیمی رفته بود، اما درخت خار سایه هنوز آنجا بود و در اطراف سنگفرش بتونی گیج شده بود
[ترجمه ترگمان]انبار قدیمی هنوز از بین رفته بود، اما درخت خار در آنجا هنوز در آنجا بود و در اطراف آن از زمین سیمانی پوشیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the morning, I walked down to the general store for coffee.
[ترجمه گوگل]صبح برای قهوه به سمت فروشگاه عمومی رفتم
[ترجمه ترگمان]صبح روز بعد، به فروشگاه عمومی رفتم تا قهوه بخورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It marked a return to the general store of frontier days.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده بازگشت به فروشگاه عمومی روزهای مرزی بود
[ترجمه ترگمان]آن را بر حسب تصادف به انبار عمومی روزه ای مرزی نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As proprietors of the general store, Mr and Mrs Stacey knew everything that went on in the town.
[ترجمه گوگل]به عنوان صاحبان فروشگاه عمومی، آقا و خانم استیسی از همه چیزهایی که در شهر می گذشت مطلع بودند
[ترجمه ترگمان]به عنوان صاحب مغازه عمومی، آقا و خانم استیسی همه چیزهایی را که در شهر بودند می دانستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The town has a tiny general store with wildly overpriced merchandise.
[ترجمه گوگل]این شهر یک فروشگاه عمومی کوچک با کالاهای بسیار گران قیمت دارد
[ترجمه ترگمان]این شهر یه مغازه کوچک عمومی داره که با حرص و ولع بیشتری داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There's a small general store in town, but I don't think there will be much choice.
[ترجمه گوگل]یک فروشگاه عمومی کوچک در شهر وجود دارد، اما فکر نمی کنم انتخاب زیادی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک فروشگاه کوچک عمومی در شهر هست، اما فکر نمی کنم چاره دیگه ای هم داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It has a restaurant and a tiny general store with overpriced merchandise.
[ترجمه گوگل]یک رستوران و یک فروشگاه عمومی کوچک با کالاهای گران قیمت دارد
[ترجمه ترگمان]رستورانی دارد و یک فروشگاه کوچک با کالاهای گران قیمت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Other amenities include a post office and general store, and a free house, the Bricklayers' Arms.
[ترجمه گوگل]امکانات دیگر عبارتند از یک اداره پست و فروشگاه عمومی، و یک خانه رایگان، The Bricklayers' Arms
[ترجمه ترگمان]امکانات رفاهی دیگر شامل یک اداره پست و فروشگاه عمومی و یک خانه آزاد، bricklayers اسلحه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There was a general store and an inn on each side of the line.
[ترجمه گوگل]در هر طرف خط یک فروشگاه عمومی و یک مسافرخانه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک مغازه عمومی و یک مسافرخانه در هر طرف صف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This general store has just about everything you could wish for.
[ترجمه گوگل]این فروشگاه عمومی تقریباً هر چیزی را که می توانید آرزو کنید دارد
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه بزرگ فقط در مورد هر چیزی که دلت می خواد، داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "I tried to chat him up at the general store. " He laughed. "Seriously?"
[ترجمه گوگل]"سعی کردم در فروشگاه عمومی با او چت کنم " "به طور جدی؟"
[ترجمه ترگمان]\"من سعی کردم با او در فروشگاه عمومی صحبت کنم، او خندید و گفت:\" به طور جدی؟ \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Sometimes the park has a general store supplies, if the supermarkets are not available.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات اگر سوپرمارکت ها در دسترس نباشند، پارک یک فروشگاه عمومی دارد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات این پارک یک ذخیره کلی ذخیره دارد، در صورتی که سوپرمارکت ها در دسترس نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They ran the general store and the farm dairy.
[ترجمه گوگل]آنها فروشگاه عمومی و لبنیات مزرعه را اداره می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها فروشگاه عمومی و لبنیات مزرعه را اداره می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small retail store that carries a wide variety of goods

پیشنهاد کاربران

بپرس