1. Please enter up these figures in the general ledger.
[ترجمه گوگل]لطفا این ارقام را در دفتر کل ثبت کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا این اعداد را در دفترکل ثبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]لطفا این اعداد را در دفترکل ثبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The software contains two modules the General Ledger and the Job Control system.
[ترجمه گوگل]این نرم افزار شامل دو ماژول دفتر کل و سیستم کنترل شغل می باشد
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار حاوی دو ماژول مدیر کل و سیستم کنترل شغلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این نرم افزار حاوی دو ماژول مدیر کل و سیستم کنترل شغلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Spreadsheets and general ledger systems alone can not accommodate the information needs of all managers and executives.
[ترجمه گوگل]صفحات گسترده و سیستم های دفتر کل به تنهایی نمی تواند پاسخگوی نیازهای اطلاعاتی همه مدیران و مدیران اجرایی باشد
[ترجمه ترگمان]Spreadsheets و سیستم های دفترکل به تنهایی نمی توانند نیازهای اطلاعاتی مدیران و مدیران اجرایی را برآورده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Spreadsheets و سیستم های دفترکل به تنهایی نمی توانند نیازهای اطلاعاتی مدیران و مدیران اجرایی را برآورده کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The general ledger costs from £000, with additional ledgers from £300 each.
[ترجمه گوگل]هزینه دفتر کل از 000 پوند و دفترهای اضافی از 300 پوند است
[ترجمه ترگمان]دفتر کلی از ۰۰۰ پوند به همراه ledgers اضافی از ۳۰۰ پوند به فروش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دفتر کلی از ۰۰۰ پوند به همراه ledgers اضافی از ۳۰۰ پوند به فروش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The general ledger account acts as a controlling account, and the subsidiary ledger must agree with the control.
[ترجمه گوگل]حساب دفتر کل به عنوان یک حساب کنترل کننده عمل می کند و دفتر دفتر فرعی باید با کنترل موافقت کند
[ترجمه ترگمان]دفترکل به عنوان یک حساب کنترل عمل می کند، و دفتر فرعی باید با این کنترل موافقت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دفترکل به عنوان یک حساب کنترل عمل می کند، و دفتر فرعی باید با این کنترل موافقت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The ledger account is basis set the general ledger.
[ترجمه گوگل]حساب دفتر کل دفتر کل است
[ترجمه ترگمان]دفترکل پایه و اساس دفترکل را تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دفترکل پایه و اساس دفترکل را تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Posts inventory to proper General Ledger accounts.
[ترجمه گوگل]موجودی را به حساب های دفتر کل مناسب ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]موجودی پست برای حساب های بایگانی عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موجودی پست برای حساب های بایگانی عمومی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. As an absolute system, the general ledger accounts for currencies was merged into the system.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک سیستم مطلق، حساب های دفتر کل برای ارزها در سیستم ادغام شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سیستم کاملا مطلق، دفترکل ارز برای واحد پول در سیستم ادغام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک سیستم کاملا مطلق، دفترکل ارز برای واحد پول در سیستم ادغام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. To complete for posting to General Ledger the Daily Cashier Recapitulation and the General Cashier Report.
[ترجمه گوگل]برای ارسال به دفتر کل، خلاصه روزانه صندوقدار و گزارش صندوقدار عمومی تکمیل شود
[ترجمه ترگمان]برای تکمیل ارسال نامه روزانه به دفترکل Cashier recapitulation و گزارش عمومی Cashier
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای تکمیل ارسال نامه روزانه به دفترکل Cashier recapitulation و گزارش عمومی Cashier
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. General ledger, journal ought to be used revise this form.
[ترجمه گوگل]دفتر کل، مجله باید برای اصلاح این فرم استفاده شود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The general ledger is also called control account .
[ترجمه گوگل]دفتر کل را حساب کنترلی نیز می نامند
[ترجمه ترگمان]دفترکل نیز حساب کنترل نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دفترکل نیز حساب کنترل نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Cost can be easily found in the general ledger, but it is hard to determine the net realizable value.
[ترجمه گوگل]هزینه را می توان به راحتی در دفتر کل یافت، اما تعیین ارزش خالص فروش دشوار است
[ترجمه ترگمان]هزینه می تواند به راحتی در دفترکل یافت شود، اما تعیین ارزش خالص قابل فهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هزینه می تواند به راحتی در دفترکل یافت شود، اما تعیین ارزش خالص قابل فهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The General Ledger is responsible to the Chief Accountant.
[ترجمه گوگل]دفتر کل در مقابل حسابدار ارشد مسئول است
[ترجمه ترگمان]دفترکل مسئول حسابدار اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دفترکل مسئول حسابدار اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Prepare accounting voucher, registration and issue of general ledger, sub - ledger financial statement.
[ترجمه گوگل]تهیه کوپن حسابداری، ثبت و صدور دفتر کل، صورت مالی دفتر فرعی
[ترجمه ترگمان]اسناد حسابرسی، ثبت و شماره دفترکل و بیانیه مالی دفتر را آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اسناد حسابرسی، ثبت و شماره دفترکل و بیانیه مالی دفتر را آماده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. In the simple case of Tommy Termite, financial statements will be prepared directly from the general ledger accounts.
[ترجمه گوگل]در مورد ساده تامی ترمیت، صورت های مالی مستقیماً از حساب های دفتر کل تهیه می شود
[ترجمه ترگمان]در مورد ساده تامی Termite، صورت های مالی مستقیما از حساب دفترکل تهیه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در مورد ساده تامی Termite، صورت های مالی مستقیما از حساب دفترکل تهیه خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید