1. the female gender
جنس زن
2. the masculine gender
جنس مذکر
3. descrimination on the basis of gender is not fair
تبعیض به خاطر مرد یا زن بودن منصفانه نیست.
4. the word "child" is of common gender
واژه ی ((کودک)) هم به مذکر و هم به مونث اتلاق می شود.
5. discrimination on the basis of race or religion or gender is against the law
تبعیض بر مبنای نژاد یا مذهب یا جنسیت خلاف قانون است.
6. to discriminate on the basis of race, religion, or gender
برپایه ی نژاد یا مذهب یا جنسیت تبعیض قائل شدن
7. She examines the interplay between changing gender divisions and urban change.
[ترجمه گوگل]او به بررسی تأثیر متقابل بین تغییر تقسیمات جنسیتی و تغییرات شهری می پردازد
[ترجمه ترگمان]او عمل متقابل بین تغییر بخش های جنسیتی و تغییر شهری را بررسی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Does this test show the gender of the baby?
[ترجمه گوگل]آیا این آزمایش جنسیت نوزاد را نشان می دهد؟
[ترجمه ترگمان]آیا این آزمایش جنسیت نوزاد را نشان می دهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Jobs were strictly segregated by gender.
[ترجمه گوگل]مشاغل به شدت بر اساس جنسیت تفکیک شده بودند
[ترجمه ترگمان]جابز به شدت براساس جنسیت از هم جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It is not a person's gender that fits them to be a vicar but what is in their hearts.
[ترجمه گوگل]این جنسیت یک شخص نیست که برای جانشینی مناسب باشد، بلکه آنچه در دل آنهاست است
[ترجمه ترگمان]جنسیت یک فرد نیست که متناسب با آن ها باشد، بلکه در قلب آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Gender roles are often conditioned by cultural factors.
[ترجمه گوگل]نقش های جنسیتی اغلب توسط عوامل فرهنگی مشروط می شود
[ترجمه ترگمان]نقش های جنسیتی اغلب توسط عوامل فرهنگی مشروط می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Latin nouns have case, number and gender.
[ترجمه گوگل]اسم های لاتین دارای حروف، عدد و جنسیت هستند
[ترجمه ترگمان]اسم های لاتین دارای مورد، تعداد و جنسیت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The government is working on tackling gender inequalities in employment.
[ترجمه گوگل]دولت برای مقابله با نابرابری های جنسیتی در اشتغال کار می کند
[ترجمه ترگمان]دولت در حال کار بر روی رفع نابرابری های جنسیتی در اشتغال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Discrimination on grounds of race or gender is forbidden.
[ترجمه گوگل]تبعیض بر اساس نژاد یا جنسیت ممنوع است
[ترجمه ترگمان]تبعیض بر پایه نژادی یا جنسیت حرام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Gender discrimination is a hotly contested issue.
[ترجمه گوگل]تبعیض جنسیتی یک موضوع بحث برانگیز داغ است
[ترجمه ترگمان]تبعیض جنسیتی یک مساله بسیار بحث برانگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. There is an even gender balance amongst staff and students .
[ترجمه گوگل]تعادل جنسیتی یکنواخت بین کارکنان و دانش آموزان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حتی تعادل جنسیتی میان کارکنان و دانش آموزان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. She argued that the law should always be gender neutral .
[ترجمه گوگل]او استدلال کرد که قانون باید همیشه از نظر جنسیتی بی طرف باشد
[ترجمه ترگمان]او استدلال می کند که این قانون باید همیشه جنس خنثی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. French differs from English in having gender for all nouns.
[ترجمه گوگل]تفاوت فرانسوی با انگلیسی در داشتن جنسیت برای همه اسم ها
[ترجمه ترگمان]فرانسوی در داشتن جنسیت با تمام اسم ها، متفاوت از زبان انگلیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید