gemination

/ˌdʒeməˈneɪʃən//ˌdʒemɪˈneɪʃən/

معنی: دولایی، جفت سازی
معانی دیگر: جفت سازی، دولایی

مترادف ها

دولایی (اسم)
duplicity, gemination

جفت سازی (اسم)
fitting, gemination

انگلیسی به انگلیسی

• duplication, doubling; grouping in pairs

پیشنهاد کاربران

[دندانپزشکی] تقسیم ناقص یک جوانه دندانی که به شکل دو دندان بنظر می رسد که معمولا دارای دوتاج و یک ریشه است
تشدید
bookcase:k
Lamppost : p
Some more : m
Mid day : d
gemination ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: تشدید 2
تعریف: تکرار متوالی یک همخوان در واژه

بپرس