gelid

/ˈdʒelɪd//ˈdʒelɪd/

معنی: بسیار سرد، یخ کرده، کاملا سرد و بسته شده
معانی دیگر: منجمد، ی  کرده

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: gelidly (adv.), gelidity (n.), gelidness (n.)
• : تعریف: exceptionally cold or icy.
متضاد: fervid
مشابه: arctic, frigid

مترادف ها

بسیار سرد (صفت)
frigid, icy, gelid, hyperborean

یخ کرده (صفت)
gelid

کاملا سرد و بسته شده (صفت)
gelid

انگلیسی به انگلیسی

• icy, freezing, very cold

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Extremely cold; icy ❄️🥶
🔍 مترادف: Frigid
✅ مثال: The gelid wind swept through the valley, chilling everyone to the bone.
بسیار سرد. یخ زده
the gelid pond

بپرس