gelding

/ˈɡeldɪŋ//ˈɡeldɪŋ/

معنی: جانور بدون اولاد
معانی دیگر: حیوان اخته شده، اسب اخته

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a castrated male horse.

جمله های نمونه

1. We mentioned the gelding being possessive of the mare, in fact, being jealous.
[ترجمه گوگل]ما به تسخیر شدن مادیان و در واقع حسادت بودن اشاره کردیم
[ترجمه ترگمان]به این موضوع اشاره کردیم که اسب آخته در واقع نسبت به مادیان احساس حسادت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chester, a chestnut gelding with three white socks, was a particular family pet.
[ترجمه گوگل]چستر، شاه بلوطی با سه جوراب سفید، یک حیوان خانگی خاص خانواده بود
[ترجمه ترگمان]چستر، اسب آخته بور با سه جوراب سفید، یک حیوان خانگی خاص بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Jenny Pitman's strapping gelding is a class act when right.
[ترجمه گوگل]ژل زدن جنی پیتمن یک کار کلاسی است
[ترجمه ترگمان]اسب آخته جنی pitman a است که درست کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gelding show-ed he was in good heart this week by winning at Edinburgh on Thursday.
[ترجمه گوگل]نشان داد که او این هفته با پیروزی در ادینبورگ در روز پنجشنبه، دلش خوب بود
[ترجمه ترگمان]اسب آخته در این هفته با برد در ادینبورگ در روز پنج شنبه در قلب خوبی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The 4-year-old gelding had never encountered a sloppy track before, but took to it immediately.
[ترجمه گوگل]این کودک 4 ساله که در حال حرکت است تا به حال با یک مسیر درهم و برهم روبرو نشده بود، اما بلافاصله به سمت آن رفت
[ترجمه ترگمان]اسب آخته ۴ ساله پیش از این هرگز با یک شیار نا sloppy روبرو نشده بود، اما بلافاصله آن را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On his next outing, the gelding defeated the subsequent Gold Cup winner Garrison Savannah by seven lengths.
[ترجمه گوگل]در حرکت بعدی خود، گلدینگ برنده بعدی جام طلایی، Garrison Savannah را با هفت امتداد شکست داد
[ترجمه ترگمان]اسب آخته در گردش بعدی خود، برنده جام طلا subsequent winner را با هفت بار شکست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The locally-trained gelding jumped immaculately and made every yard of the running to score by two lengths from Moment of Truth.
[ترجمه گوگل]ژلدینگ محلی که تمرین کرده بود بی‌نقص پرید و در هر یاردی از دویدن به امتیاز دو امتداد از Moment of Truth رسید
[ترجمه ترگمان]اسب آخته که به صورت محلی تعلیم دیده بود، با immaculately می پرید و هر یارد می دوید تا دو بار از لحظه حقیقت نمره بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Francois Doumen-trained gelding has also been well backed and is quoted at 6-1 joint favourite with Captain Dibble.
[ترجمه گوگل]ژلدینگ تحت آموزش فرانسوا دومن نیز به خوبی مورد حمایت قرار گرفته است و در امتیاز 6-1 مشترک با کاپیتان دیبل نقل شده است
[ترجمه ترگمان]اسب آخته شده فرانسوا Doumen نیز مورد حمایت خوبی قرار گرفته است و در ۶ - ۱ مورد علاقه مشترک کاپیتان dibble نقل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In doing so, he has come close to gelding parliament, damaging the rights of citizens and undermining democracy.
[ترجمه گوگل]با انجام این کار، او به تضعیف پارلمان، آسیب رساندن به حقوق شهروندان و تضعیف دموکراسی نزدیک شده است
[ترجمه ترگمان]در انجام این کار، او نزدیک به پارلمان (gelding)آمده و به حقوق شهروندان آسیب رسانده و دموکراسی را تضعیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A male horse is a gelding if it was castrated and a stallion if it was not.
[ترجمه گوگل]اسب نر اگر اخته شده باشد ژله است و اگر اخته نشده باشد اسب نر است
[ترجمه ترگمان]یک اسب نر اسب آخته و اسب نر است اگر هم نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He worked with the gelding four times over a three-week period.
[ترجمه گوگل]او در یک دوره سه هفته ای چهار بار با ژلینگ کار کرد
[ترجمه ترگمان]او چهار بار در طول یک دوره سه هفته ای با اسب آخته کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Is it the gelding which is well known from the ferocious practices of war?
[ترجمه گوگل]آیا این ژولیدگی است که به خوبی از شیوه های وحشیانه جنگ شناخته شده است؟
[ترجمه ترگمان]همان اسب آخته است که از شیوه های وحشیانه جنگ خبر دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Beador had lent her a magnificent five-year-old mealy bay gelding, called Fontana.
[ترجمه گوگل]بیدر به او قرض داده بود که فونتانا نام داشت
[ترجمه ترگمان]Beador یک اسب زیبای پنج ساله به نام فونتانا را به او قرض داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The critics of Spinning were swallowing large slices of humble pie after the reformed gelding completed a fabulous Goodwood double yesterday.
[ترجمه گوگل]منتقدان Spinning تکه‌های بزرگی از کیک فروتنانه را می‌بلعیدند، پس از اینکه ژل اصلاح‌شده دیروز دوبل افسانه‌ای گودوود را تکمیل کرد
[ترجمه ترگمان]منتقدان ریسندگی، تکه های بزرگی از کیک را پس از اینکه اسب gelding اصلاح شده را دیروز به پایان رساندند، فرو می ریختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جانور بدون اولاد (اسم)
gelding

انگلیسی به انگلیسی

• castrated male animal (especially a horse)
a gelding is a male horse which has been castrated in order to make it less aggressive or to make it jump better in races or competitions.

پیشنهاد کاربران

اسب اخته، اسب نری که نمی تواند تولید مثل کند.
اسب اخته ، بی تخمدان

بپرس