gelatinous

/dʒəˈlætənəs//dʒɪˈlætɪnəs/

معنی: ژلاتینی
معانی دیگر: ژلاتین دار، دلمه مانند

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: gelatinously (adv.), gelatinousness (n.)
(1) تعریف: like jelly or gelatin, esp. in consistency.
مشابه: thick

(2) تعریف: of, pertaining to, or containing gelatin.

جمله های نمونه

1. Pour a cup of the gelatinous mixture into the blender.
[ترجمه گوگل]یک فنجان از مخلوط ژلاتینی را در مخلوط کن بریزید
[ترجمه ترگمان]یک فنجان از مخلوط gelatinous را در مخلوط کن بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The liquid suddenly solidifies into a gelatinous mass.
[ترجمه گوگل]مایع به طور ناگهانی به یک توده ژلاتینی تبدیل می شود
[ترجمه ترگمان]ناگهان مایع تبدیل به ماده انفجاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mustard came in a gelatinous sealed plastic envelope that he had to open with his teeth.
[ترجمه گوگل]خردل در یک پاکت پلاستیکی مهر و موم شده ژلاتینی آمده بود که باید با دندان هایش باز می کرد
[ترجمه ترگمان]خردل به منزله پاکتی پلاستیکی به داخل آورد که مجبور بود با دندان هایش در را باز کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fish package their excreta into a thin gelatinous tube before disposal.
[ترجمه گوگل]ماهی ها فضولات خود را قبل از دفع در یک لوله ژلاتینی نازک بسته بندی می کنند
[ترجمه ترگمان]ماهی بسته خود را در یک لوله نازک gelatinous قبل از مصرف بسته بندی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The gelatinous orange pebbles peeked up from a wrap of dark, green seaweed under a one-eyed yellow pond.
[ترجمه گوگل]سنگریزه های نارنجی ژلاتینی از روی یک پوشش جلبک دریایی سبز و تیره زیر یک حوض زرد یک چشم بیرون می آمدند
[ترجمه ترگمان]گرد و غبار نارنجی از یک بسته خزه سبز تیره زیر یک استخر زرد چشم زیر چشمی نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It too is gelatinous, and the upper surface if finely felted in texture.
[ترجمه گوگل]همچنین ژلاتینی است و سطح بالایی آن در صورتی که بافت آن ریز نمد شود
[ترجمه ترگمان]آن هم gelatinous است و سطح بالایی اگر به خوبی در بافت وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A pelagic habit and a delicate, gelatinous body account for their poor fossil record.
[ترجمه گوگل]یک عادت دریایی و بدن ظریف و ژلاتینی دلیل سابقه فسیلی ضعیف آنهاست
[ترجمه ترگمان]بر حسب عادت ماهیانه، یک حساب کوتاه و نازک و نازک و نازک برای فسیل ناچیز آن ها در نظر گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The leaf epidermis contained gelatinous epidermal cells and hydrapoten.
[ترجمه گوگل]اپیدرم برگ حاوی سلول های اپیدرمی ژلاتینی و هیدراپوتن بود
[ترجمه ترگمان]روپوست برگ شامل سلول های epidermal و hydrapoten است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The farinaceous, extensible, gelatinous and baking features of the mixed wheat flour were studied.
[ترجمه گوگل]ویژگی‌های فریناسه، قابل توسعه، ژلاتینی و پختی آرد مخلوط گندم مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]ویژگی های farinaceous، توسعه پذیر، gelatinous و پخت آرد ترکیبی مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mucopolysaccharides are gelatinous, slimy, or sticky molecules composed of units or that are related to hexoses.
[ترجمه گوگل]موکوپلی ساکاریدها مولکول‌های ژلاتینی، لزج یا چسبنده هستند که از واحدهایی تشکیل شده‌اند یا مربوط به هگزوز هستند
[ترجمه ترگمان]Mucopolysaccharides عبارت است از gelatinous، لزج و یا مولکول های چسبنده که از واحدها تشکیل شده اند یا مربوط به hexoses هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Myxomas often have a gelatinous surface. The margins may be irregular or smooth.
[ترجمه گوگل]میکسوم ها اغلب دارای سطح ژلاتینی هستند حاشیه ها ممکن است نامنظم یا صاف باشند
[ترجمه ترگمان]Myxomas اغلب دارای یک سطح gelatinous هستند حاشیه ممکن است نامنظم یا صاف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Albumin is a stickiness, gelatinous nature of the material, the effectiveness of metal poisoning have detoxification.
[ترجمه گوگل]آلبومین خاصیت چسبندگی، ژلاتینی بودن مواد، اثربخشی مسمومیت با فلزات دارای سم زدایی است
[ترجمه ترگمان]Albumin یک چسبناکی است، ماهیت gelatinous مواد، تاثیر مسمومیت فلزی بر سم زدایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Agar is a gelatinous substance derived from what?
[ترجمه گوگل]آگار یک ماده ژلاتینی است که از چیست؟
[ترجمه ترگمان]Agar یک ماده gelatinous است که از چه چیزی مشتق شده است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mucous plug—the clear, globby, gelatinous blob-like barrier that has corked your cervix throughout your pregnancy—occasionally becomes dislodged as dilation and effacement begin.
[ترجمه گوگل]پلاگ مخاطی - سد لکه مانند شفاف، کروی و ژلاتینی که دهانه رحم شما را در طول بارداری مسدود کرده است - گهگاه با شروع اتساع و تخلیه از جای خود خارج می شود
[ترجمه ترگمان]The mucous - the، globby، و حباب مانند که در طول دوران بارداری بر روی رحم قرار گرفته اند - گاهی اوقات به صورت انبساط و محو شدن از جا درمی آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ژلاتینی (صفت)
gelatiniform, gelatinous

تخصصی

[نساجی] ژلاتینی

انگلیسی به انگلیسی

• resembling jelly; of or pertaining to gelatin, containing gelatin
something that is gelatinous is thick and often sticky, like a jelly.

پیشنهاد کاربران

gelatinous ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: ژلاتینی
تعریف: ویژگی بافت مادۀ غذایی دارای ژلاتین یا شبیه به آن
حالت ژلاتینی

بپرس