geiger counter

/ˈɡaɪɡərˈkaʊntər//ˈɡaɪɡəˈkaʊntə/

(فیزیک) تابش سنج گایگر، شمارگر گایگر، شمارگر گایگر geiger müller counter دستگاه سنجشگر پرتوافشانی اتمی، شمارگر گایگر مولر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an instrument that detects radiation by means of a gas that ionizes when in the presence of radioactive emanations, and that also measures it by a device that counts the electrical pulses emitted by the ionized gas.

جمله های نمونه

1. The Geiger counter registered a dangerous level of radioactivity.
[ترجمه گوگل]شمارنده گایگر سطح خطرناکی از رادیواکتیویته را ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]شمارشگر گایگر یک سطح خطرناک از رادیواکتیویته را ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The Geiger counter may not have been properly calibrated.
[ترجمه گوگل]شمارنده گایگر ممکن است به درستی کالیبره نشده باشد
[ترجمه ترگمان]شمارشگر گایگر ممکن است به درستی تنظیم نشده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Just before each Geiger counter click we see a flash of light from the illuminated electron.
[ترجمه گوگل]درست قبل از هر کلیک شمارنده گایگر، فلاش نور از الکترون روشن شده را می بینیم
[ترجمه ترگمان]درست قبل از هر شمارشگر گایگر، یک فلاش نور از الکترون روشن را می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Geiger counter registered a high concentration of radioactive particles.
[ترجمه گوگل]شمارنده گایگر غلظت بالایی از ذرات رادیواکتیو را ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]شمارشگر گایگر غلظت بالایی از ذرات رادیواکتیو را ثبت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Geiger counter showed the existence of radioactivity.
[ترجمه گوگل]شمارنده گایگر وجود رادیواکتیویته را نشان داد
[ترجمه ترگمان]شمارشگر گایگر وجود رادیواکتیویته را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This is a Geiger counter for detecting radioactivity.
[ترجمه گوگل]این یک شمارنده گایگر برای تشخیص رادیواکتیویته است
[ترجمه ترگمان]این یک شمارشگر گایگر برای کشف رادیو اکتیویته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The metronomic pulse was a Geiger Counter with soul.
[ترجمه گوگل]پالس مترونومیک یک شمارنده گایگر با روح بود
[ترجمه ترگمان]نبض سی نت جان، یک Counter پر از روح بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Still another geophysical device. That is Geiger counter, which detects the presence of radioactive substances.
[ترجمه گوگل]هنوز یک دستگاه ژئوفیزیکی دیگر این شمارنده گایگر است که وجود مواد رادیواکتیو را تشخیص می دهد
[ترجمه ترگمان]باز هم یک دستگاه geophysical دیگر این شمارشگر گایگر است که حضور مواد رادیو اکتیو را تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. German physicist who developed the Geiger counter ( 1882 - 1945 ).
[ترجمه گوگل]فیزیکدان آلمانی که شمارنده گایگر را توسعه داد (1882 - 1945)
[ترجمه ترگمان]فیزیکدان آلمانی که شمارشگر گایگر را توسعه داد (۱۸۸۲ - ۱۹۴۵)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is one reason why the crackling sound of the geiger counter has become such a potent symbol of the dangers.
[ترجمه گوگل]این یکی از دلایلی است که صدای تق تق به نمادی قدرتمند از خطرات تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این یکی از دلایلی است که صدای برخورد ضد آفتاب به یک نماد قوی از خطرات تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There are various ways of monitoring radiation, the best known being the Geiger counter.
[ترجمه گوگل]روش های مختلفی برای نظارت بر تشعشعات وجود دارد که شناخته شده ترین آنها شمارنده گایگر است
[ترجمه ترگمان]روش های مختلفی برای پایش تشعشع وجود دارد که شناخته شده ترین شمارشگر گایگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sea-anglers dot the foreshore, their rods like the jittery feelers of crayfish or the dials of a Geiger counter.
[ترجمه گوگل]ماهی‌گیران دریا در ساحل پراکنده‌اند، میله‌هایشان مانند لرزشگیر خرچنگ‌ها یا صفحه شمارنده گایگر
[ترجمه ترگمان]Sea، foreshore، feelers، the، crayfish jittery و صفحات شمارشگر گایگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] شمارشگر مولر - تابش سنج گایگر، شمارگر گایگر
[برق و الکترونیک] شمارشگر گیگر

انگلیسی به انگلیسی

• device for detecting the presence and intensity of radioactivity, geiger-muller counter
a geiger counter is a device which detects and measures radioactivity.

پیشنهاد کاربران

بپرس