gearing

/ˈɡɪrɪŋ//ˈɡɪərɪŋ/

معنی: دندههای ماشین
معانی دیگر: روش مجهز کردن موتور به چرخ دنده، طرز قرارگیری چرخ دنده ها، عمل دندانه دار کردن چرخ، نوع دندانه ی چرخ دنده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a system or assemblage of gears for transmitting motion.

(2) تعریف: the act, manner, or method of fitting with gears.

جمله های نمونه

1. chain gearing
(مکانیک) ساز و کار زنجیری

2. Politicians are already gearing up for the election.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران از هم اکنون خود را برای انتخابات آماده می کنند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران در حال آماده شدن برای انتخابات هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The organization is gearing up for a convention in May.
[ترجمه گوگل]این سازمان برای برگزاری کنوانسیون در ماه مه آماده می شود
[ترجمه ترگمان]این سازمان در ماه مه در حال آماده شدن برای برگزاری یک گردهمایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The company's gearing up for the big export drive.
[ترجمه گوگل]شرکت در حال آماده شدن برای صادرات بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این شرکت خود را برای حرکت بزرگ صادرات آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Department is gearing up for increased intake of students.
[ترجمه گوگل]این وزارتخانه در حال آماده شدن برای افزایش پذیرش دانشجویان است
[ترجمه ترگمان]این دپارتمان در حال آماده شدن برای افزایش جذب دانش آموزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The hospital is gearing itself up to deal with new patients.
[ترجمه گوگل]بیمارستان خود را برای رسیدگی به بیماران جدید آماده می کند
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان برای مقابله با بیماران جدید خود را آماده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The players are gearing up for the big game.
[ترجمه گوگل]بازیکنان خود را برای یک بازی بزرگ آماده می کنند
[ترجمه ترگمان]بازیکنان خود را برای بازی بزرگ آماده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cycle organizations are gearing up for National Bike Week.
[ترجمه گوگل]سازمان های دوچرخه سواری خود را برای هفته ملی دوچرخه آماده می کنند
[ترجمه ترگمان]سازمان های چرخه برای هفته ملی دوچرخه آماده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The company will shortly be gearing up for a major expansion.
[ترجمه گوگل]این شرکت به زودی خود را برای یک توسعه بزرگ آماده می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت به زودی برای توسعه بزرگ آماده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The rise in companies' income gearing has also stabilised.
[ترجمه گوگل]افزایش درآمد شرکت ها نیز تثبیت شده است
[ترجمه ترگمان]افزایش درآمد شرکت ها نیز تثبیت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The National Education Association is gearing up for its four-day convention in Boston.
[ترجمه گوگل]انجمن ملی آموزش در حال آماده شدن برای کنوانسیون چهار روزه خود در بوستون است
[ترجمه ترگمان]انجمن ملی آموزش و پرورش در حال آماده شدن برای گردهمایی چهار روزه خود در بوستون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Hanson is said to be gearing up for a further full-scale foray into our industrial base.
[ترجمه گوگل]گفته می شود که هانسون در حال آماده شدن برای یک حمله گسترده بیشتر به پایگاه صنعتی ما است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که \"هانسون\" در حال آماده شدن برای هجوم همه جانبه خود به پایگاه صنعتی ما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gearing up for the holidays, Matthes and crew are already contemplating the construction of several festive and regionally specific gingerbread houses.
[ترجمه گوگل]متس و خدمه در حال آماده شدن برای تعطیلات هستند و در حال بررسی ساخت چندین خانه شیرینی زنجفیلی مخصوص جشن و منطقه هستند
[ترجمه ترگمان]Matthes و خدمه در حال حاضر در حال برنامه ریزی برای ساخت چندین نان زنجبیلی و منطقه ای خاص هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. My problem is one of gearing - basically it is too low in all gears.
[ترجمه گوگل]مشکل من یکی از دنده ها است - اساساً در همه دنده ها خیلی کم است
[ترجمه ترگمان]مشکل من یکی از gearing - اساسا آن خیلی پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Most City firms are gearing up now for a big awareness campaign, with conferences, newsletters, and direct one-to-one programmes.
[ترجمه گوگل]اکثر شرکت‌های شهر اکنون خود را برای یک کمپین آگاهی‌بخشی بزرگ با کنفرانس‌ها، خبرنامه‌ها و برنامه‌های مستقیم یک به یک آماده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]بیشتر شرکت های شهر در حال حاضر با کنفرانس ها، خبرنامه ها، خبرنامه ها و برنامه های مستقیم به یک برنامه بزرگ خود را آماده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دنده های ماشین (اسم)
gearing

تخصصی

[مهندسی گاز] دنده های ماشین
[ریاضیات] انتقال حرکت به وسیله ی دنده، تطبیق دادن، تطابق

انگلیسی به انگلیسی

• connected set of gears; process of fitting with gears

پیشنهاد کاربران

اهرم
The meaning of “leverage” may be more immediately obvious from the British word for it: gearing.
https://www. passeidireto. com/arquivo/95040570/mastering - the - market - cycle/16
آماده سازی
نسبتهای مالی اهرمی
نسبت سرمایه به بدهی یک شرکت که در صورت های حسابداری منظور می شود.
A gearing ratio is a type of financial ratio that compares company debt relative to different financial metrics, such as total equity. Gearing represents a company's leverage, meaning how much of the business funding comes from borrowed methods ( lenders ) versus company owners ( shareholders ) .
مبلغی که یک شرکت در مقایسه با سرمایه سهم خود وام گرفته است.
You must look at the company's gearing level and its ability to service its debt
شما باید به میزان وام های شرکت و توانایی آن در ارائه بدهی های خود توجه کنید
نسبت سرمایه و بدهی مالکان در مالکیت یک شرکت یا یک دارایی
میزان اتکاء به وام

بپرس