gear box


معنی: جعبه دنده
معانی دیگر: جعبه دنده، (اتومبیل) گیربکس، دستگاه انتقال نیرو از موتور به چرخ ها

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the gears and housing that constitute a transmission, esp. of a motor vehicle.

جمله های نمونه

1. differential gearbox
جعبه دنده ی دیفرانسیل

2. Theft from truck: A gear box was stolen from a breakdown truck in Anchorage Lane, Northallerton.
[ترجمه گوگل]سرقت از کامیون: یک جعبه دنده از یک کامیون خراب در Anchorage Lane، Northallerton به سرقت رفت
[ترجمه ترگمان]دزدی از یک کامیون: یک جعبه لوازم از یک کامیون breakdown در Anchorage Lane دزدیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Load of gear box can be decided by measuring of low speed shaft contort.
[ترجمه گوگل]بار جعبه دنده را می توان با اندازه گیری پیچش شفت با سرعت پایین تعیین کرد
[ترجمه ترگمان]بار کردن جعبه دنده می تواند با اندازه گیری تغییرات با سرعت پایین تصمیم گیری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Calculating formulae for selecting gears in the gear box is provided for machining various threads of metric or British system.
[ترجمه گوگل]فرمول های محاسبه برای انتخاب چرخ دنده ها در جعبه دنده برای ماشینکاری رشته های مختلف سیستم متریک یا بریتانیا ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]محاسبه formulae برای انتخاب دنده ها در جعبه لوازم، برای ماشینکاری رشته های مختلف متریک یا سیستم بریتانیایی ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It contains a motor, a gear box, a power electric battery and electrically-controlled clutch.
[ترجمه گوگل]این شامل یک موتور، یک جعبه دنده، یک باتری برقی برقی و کلاچ با کنترل الکتریکی است
[ترجمه ترگمان]آن شامل یک موتور، یک جعبه لوازم الکتریکی، یک باتری الکتریکی قدرت و یک کلاچ کنترل از نظر الکتریکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Two layouts of gear box in twin screw extruders are discussed.
[ترجمه گوگل]دو طرح گیربکس در اکسترودرهای دو پیچ مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]دو طرح از جعبه لوازم مورد بحث در دو پیچ مورد بحث قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Independent gear box, gimbal axis, oil immersed type lubricating to reduce noise, keep running stable.
[ترجمه گوگل]جعبه دنده مستقل، محور گیمبال، نوع روانکاری غوطه ور در روغن برای کاهش سر و صدا، پایدار نگه داشتن کار
[ترجمه ترگمان]جعبه لوازم مستقل، محور حلقه ای، نوع روغن غوطه ور در روغن برای کاهش نویز، همچنان پایدار باقی می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The engine and the gear box are connected with each other by a stepless speed change device, thereby allowing the differential brake turn, small turn radius and flexible turn.
[ترجمه گوگل]موتور و جعبه دنده توسط یک دستگاه تغییر سرعت بدون پله به یکدیگر متصل می شوند و بدین ترتیب امکان چرخش ترمز دیفرانسیل، شعاع دور کوچک و چرخش انعطاف پذیر را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]موتور و جعبه لوازم با یک دستگاه تغییر سرعت stepless به هم متصل می شوند، در نتیجه امکان چرخش ترمز تفاضلی، شعاع گردش کوچک و پیچ انعطاف پذیر را میسر می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Take the manufacture of Z535 variable speed gear box for example, to analyze the causes of gear noise and effective technological means of noise control.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، ساخت جعبه دنده سرعت متغیر Z535 را در نظر بگیرید تا علل نویز دنده و ابزارهای فن آوری موثر کنترل نویز را تجزیه و تحلیل کنید
[ترجمه ترگمان]برای مثال، تولید جعبه لوازم سرعت متغیر Z۵۳۵ را در نظر بگیرید تا علل نویزهای متحرک و ابزار تکنولوژیکی موثر کنترل نویز را آنالیز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The high speed shaft of the coal mill gear box for the boiler in a power plant broke, and the double-row self-aligning roller bearing was damaged.
[ترجمه گوگل]شفت پر سرعت جعبه دنده آسیاب زغال سنگ دیگ بخار در یک نیروگاه شکست و یاتاقان غلتکی خود تراز دو ردیفه آسیب دید
[ترجمه ترگمان]یک چاه حرارتی با سرعت بالا برای دیگ بخار در یک نیروگاه برق شکست خورد و the self دو ردیف نیز آسیب دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Since there is deviation of gear angle, gear box may be damaged while starting engine.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که انحراف زاویه دنده وجود دارد، جعبه دنده ممکن است هنگام راه اندازی موتور آسیب ببیند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که انحراف از زاویه چرخ وجود دارد، جعبه لوازم ممکن است در هنگام شروع موتور آسیب ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The sequential sport shift system mimics a manual gear box, but with built - in safety override features.
[ترجمه گوگل]سیستم تعویض اسپرت متوالی از جعبه دنده دستی تقلید می کند، اما دارای ویژگی های نادیده گرفتن ایمنی داخلی است
[ترجمه ترگمان]سیستم تغییر ورزش متوالی شبیه یک جعبه لوازم دستی است، اما با ویژگی های برتری ایمن ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. After gear box is reinstalled, just tighten up the screws and washers with even force.
[ترجمه گوگل]پس از نصب مجدد جعبه دنده، فقط پیچ ها و واشرها را با نیروی یکنواخت محکم کنید
[ترجمه ترگمان]بعد از این که جعبه لوازم، reinstalled است، پیچ ها و واشر washers با قدرت را سفت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The handle ( or gear box ) of butterfly valve can be rotated backward or forward for 180 degrees.
[ترجمه گوگل]دسته (یا جعبه دنده) شیر پروانه ای را می توان به مدت 180 درجه به عقب یا جلو چرخاند
[ترجمه ترگمان]دسته (یا جعبه لوازم)شیر پروانه را می توان به مدت ۱۸۰ درجه به عقب یا جلو چرخاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I was expected to double de-clutch, better for the gear box, and to talk my way through signs and observations.
[ترجمه گوگل]از من انتظار می رفت که کلاچ را دوبرابر کنم که برای جعبه دنده بهتر است و راهم را از طریق علائم و مشاهدات صحبت کنم
[ترجمه ترگمان]من انتظار داشتم با دنده دو de، بهتر برای جعبه لوازم، و از طریق نشانه ها و مشاهدات در مسیر خود صحبت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. There was something wrong with the gearbox and I had to drive all the way home in first.
[ترجمه گوگل]مشکلی در گیربکس وجود داشت و من مجبور شدم ابتدا تمام راه را به خانه برسانم
[ترجمه ترگمان]من و \"gearbox\" یه مشکلی داشتیم و مجبور شدم اول همه راه رو تا خونه رانندگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Her car suffered from gearbox trouble, but she was still in at the finish.
[ترجمه گوگل]ماشین او از مشکل گیربکس رنج می برد، اما او هنوز در پایان بود
[ترجمه ترگمان]ماشینش از دردسر افتاده بود، اما هنوز کارش تموم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The series III gearbox is a direct replacement for a series II.
[ترجمه گوگل]گیربکس سری III جایگزین مستقیم سری II است
[ترجمه ترگمان]گیربکس سری سوم یک جایگزینی مستقیم برای سری دوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. Its engine is coupled to a semiautomatic gearbox.
[ترجمه گوگل]موتور آن به یک گیربکس نیمه اتوماتیک کوپل شده است
[ترجمه ترگمان]موتور آن به یک جعبه دنده semiautomatic متصل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Can the engine and the gearbox be supplied separately?
[ترجمه گوگل]آیا موتور و گیربکس به صورت جداگانه قابل ارائه است؟
[ترجمه ترگمان]آیا موتور و گیربکس به طور جداگانه تامین می شوند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. The gearbox was damaged beyond repair.
[ترجمه گوگل]گیربکس بدون تعمیر آسیب دیده است
[ترجمه ترگمان]جعبه دنده آن سوی تعمیر آسیب دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Also, I had trouble with the gearbox, the lever became spongy and I wasn't sure what was happening.
[ترجمه گوگل]همچنین با گیربکس مشکل داشتم، اهرم اسفنجی شد و مطمئن نبودم چه اتفاقی می افتد
[ترجمه ترگمان]همچنین، من با the مشکل داشتم، اهرمی نرم شد و مطمئن نبودم چه اتفاقی دارد می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Mechanics tried to restart the car, but a gearbox breakage was quickly diagnosed.
[ترجمه گوگل]مکانیک ها سعی کردند ماشین را دوباره راه اندازی کنند، اما شکستگی گیربکس به سرعت تشخیص داده شد
[ترجمه ترگمان]مکانیک سعی کرد خودرو را مجددا راه اندازی کند، اما شکستگی جعبه دنده به سرعت تشخیص داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. It would also have a manual gearbox.
[ترجمه گوگل]گیربکس دستی هم خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]همچنین یک جعبه دنده دستی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. The V8 will not fit the 4 cylinder gearbox without an adaptor plate and suitably made engine mounts.
[ترجمه گوگل]V8 بدون صفحه آداپتور و پایه های موتور مناسب برای جعبه دنده 4 سیلندر مناسب نیست
[ترجمه ترگمان]The با گیربکس ۴ سیلندر بدون یک بشقاب آداپتور و مناسب مناسب موتور متناسب نخواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. In terms of a classic manual gearbox, I think it is still unbeatable today.
[ترجمه گوگل]از نظر گیربکس دستی کلاسیک، فکر می کنم امروز هم بی رقیب است
[ترجمه ترگمان]از نظر یک جعبه دنده دستی کلاسیک، من فکر می کنم هنوز هم شکست ناپذیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. I have an aggravating whine coming from my gearbox every time I decelerate in fourth gear.
[ترجمه گوگل]هر بار که با دنده چهارم سرعتم را کاهش می دهم صدای ناله ای تشدید کننده از گیربکسم می آید
[ترجمه ترگمان]هر دفعه که توی دنده چهارم به سرعت کم می کنم ناله آزار دهنده و آزار دهنده من به گوش می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. The advanced automatic gearbox available on 4-litre models is superior to most cars in its class in offering four forward speeds.
[ترجمه گوگل]گیربکس اتوماتیک پیشرفته موجود در مدل های 4 لیتری در ارائه چهار سرعت رو به جلو نسبت به اکثر خودروهای کلاس خود برتری دارد
[ترجمه ترگمان]گیربکس اتوماتیک پیشرفته موجود در مدل های ۴ لیتری، نسبت به اغلب اتومبیل ها در کلاس خود در ارائه چهار سرعت به جلو بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Its engine and gearbox are silky smooth.
[ترجمه گوگل]موتور و گیربکس آن ابریشمی صاف است
[ترجمه ترگمان]موتور و جعبه دنده آن نرم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

30. Your 110 is high geared because the gearbox has been replaced with a Range Rover unit at some point.
[ترجمه گوگل]110 شما دنده بالایی دارد زیرا گیربکس با یک واحد رنج روور در برخی مواقع تعویض شده است
[ترجمه ترگمان]ابزار ۱۱۰ شما بالا است، چون جعبه دنده با یک واحد Range در نقطه ای جایگزین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جعبه دنده (اسم)
gearbox

تخصصی

[مهندسی گاز] جعبه دنده
[صنعت] جعبه دنده، گیربوکس
[نساجی] جعبه دنده

انگلیسی به انگلیسی

• small box in a vehicle that contains a system of gears meshed together to pass motion along
transmission (in a motor vehicle); female genitals (british slang)
a gearbox is the system of gears in an engine or vehicle.

پیشنهاد کاربران

🇮🇷 واژه ی برنهاده: دنده تیردان 🇮🇷
موتور، قدرت، توان، سیستم سرعت

بپرس