gay

/geɪ//geɪ/

معنی: فراخ، خوشدل، شوخ، سرحال، خرم، خوشنود، سرمست، سبک روح، خوش وقت، خشنود، سرخوش، پرنشاط
معانی دیگر: شاد، سرزنده، مسرور، خوشحال، سبکدل، پدرام، درخشان، سروربخش، معاشرتی و لذت گرای، همجنس باز (به ویژه مرد همجنس باز)، وابسته به همجنس بازان، هرزه، عیاش و بی بندوبار، جان گی (شاعر و نمایشنامه نویس انگلیسی)، سردماغ، سر کیف

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: gayer, gayest
(1) تعریف: of or in a happy, joyous mood; festive; merry.
مترادف: effervescent, festive, frolicsome, lighthearted, lively, merry, mirthful, sprightly, vivacious
متضاد: grave, sober, sorrowful
مشابه: airy, blithe, bright, cheerful, chipper, convivial, frivolous, happy, jolly, joyful, light, playful, spirited, sunny

(2) تعریف: bright or colorful.
مترادف: bright, brilliant, rich, vivid
متضاد: dull, subdued
مشابه: airy, colorful, flamboyant, garish, loud, multicolored, showy

(3) تعریف: homosexual, esp. male.
مترادف: homoerotic, homosexual, queer
متضاد: heterosexual, straight
مشابه: bisexual, lesbian
اسم ( noun )
مشتقات: gayness (n.)
• : تعریف: a homosexual person, esp. male.
مترادف: homophile, homosexual
مشابه: bisexual, lesbian, queer

جمله های نمونه

1. gay colors
رنگ های شاد و درخشان

2. gay rights
حقوق مدنی همجنس بازان

3. gay blade
(قدیمی) جوان خوش سیما و خوش لباس

4. a gay activist
طرفدار حقوق مدنی هم جنس بازان

5. a gay life
زندگی پر معاشرت و خوش

6. he is gay
او همجنس باز است.

7. his heart is gay
او دلش خوش است.

8. the children were gay and carefree
بچه ها شاد و خرم بودند.

مترادف ها

فراخ (صفت)
wide, quiet, ample, merry, spacious, capacious, gay

خوشدل (صفت)
boon, vivacious, merry, gay, benevolent, gleeful, charitable, gaysome, gleesome, lightsome

شوخ (صفت)
quizzical, gay, blithesome, blithe, witty, facetious, jolly, jocular, frolicsome, sportful, jocose, waggish, lightsome

سرحال (صفت)
game, peppy, slashing, vivid, merry, gay, trig, blithesome, pert, healthy, cheery, wholesome, sprightly, well-disposed, sprightful, wide-awake

خرم (صفت)
blooming, fresh, vivid, merry, gay, green

خوشنود (صفت)
satisfied, content, merry, gay, glad

سرمست (صفت)
merry, gay, drunk, slaphappy, cock-a-hoop

سبک روح (صفت)
merry, gay, jovial, volant, elastic

خوش وقت (صفت)
happy, vivacious, merry, gay, glad, gaysome, pleased

خشنود (صفت)
satisfied, merry, gay, glad

سرخوش (صفت)
merry, gay, tipsy, slightly intoxicated

پرنشاط (صفت)
merry, gay, sprightful

انگلیسی به انگلیسی

• homosexual, one who is attracted to members of the same gender
happy, cheerful; homosexual, attracted to members of the same gender
a person who is gay is homosexual. adjective here but can also be used as a count noun. e.g. ...a holiday spot for gays.
gay organizations and magazines are for homosexual people.
gay also means lively and bright; an old-fashioned use.

پیشنهاد کاربران

همجنس گرا، گی
مثال: He came out as gay to his family and friends.
او به خانواده و دوستانش گفت که همجنس گراست.
مرد همجنسگرا
این واژه برای فقط مردان همجنسگرا به کار میره و برای زنان همجنسگرا کاربرد نداره
معادل زنانه: lesbian
یه معنای دیگه هم داره که از لاتین وارد انگلیسی و لغتنامه اکسفورد شده؛
شادان ، طربناک,
gay science یا حمکت شادان کتابی از نیچه ، این شادان به شعر و طرب اشاره داره، مال ترابادورهاست. همان آوازه خوانها که خود شعر می ساخنتدو می نواختند و می خواندند از خانه مجللی به خانه مجلل دیگری رهسپار می شدند و پای خانه معشوقی، به سفارش عاشق می خواندند و پول میگرفتند . هم ساختن شعر و هم نواختن و خواندن.
...
[مشاهده متن کامل]

این کلمه لاتین gaia هست توی دیگشنری آکسفورد وارد انگلیسی شد. بعنوان سادان، نه همجنس گرا. داستانش رو کافمن مترجم نیچه نوشته:
کافمن در قسمت دوم مقدمه مترجم در حکمت شادان می گوید: �در پرووِنس بود که شعر مدرن اروپایی متولد شد. گفته می شود که ویلیام نهم، که کنت پوایتر فرانسه در حدود سال۱۱۰۰ میلادی بود، شاعری است که ابیات او قدیمیترین اشعار باقی مانده در یک زبان اروپایی مدرن است. دیگران او را دنبال کردند. تروبادورهای بزرگ تری که احتمالاً معروف ترین آنها برتران دو بورن Bertran de Born ( ۱۱۴۰ - ۱۲۱۵ ) و معاصرش آرنات دانیل Arnaut Daniel هستند. با هر دوی اینها در شعر دوزخ دانته Inferno مواجه می شویم ( قسمت۲۸ ف Cantos 28f ) . همچنین برتران دو بورن قهرمان دو شاعر برجسته آلمانی است: لودویگ یولند Ludwig Uhland و هاینریش هاینه. جنگ صلیبی آلبیجنس ( ۱۲۰۹ - ۱۲۲۹ ) فرهنگ تروبادورها را تقریبا به کلی نابود کرد. هر چند در قرن چهاردهم حکمت شادان gai saber یا gaia sciensa هنوز در پرووِنس توسط معدودی شاعران پرورش داده می شد. و طبق انتظار دیکشنری مختصر انگلیسی آکسفورد SOED ( در ۱۹۵۵ ) هم زیر کلمه شادمان ’gay’، عبارت ’The gay science ( =Pr[oven~al] gal saber ) ’ را ذکر می کند، اشاره داره به هنر شعر و طرب سرایی.
دوست عزیزی که رفتار همجنس گرایی در برخی جانواران رو گفتن، این نه لزوما جنسی باشه بلکه برای نشان دادن برتری و قدرت طلبی یک حیوان بر دیگری هست. یا برای اینکه قلمروی خودش رو به رخ دیگری بکشه بر پشت حیوان دیگر سوار میشه. مثلا برای اینکه بگه قدرت من بیشتره بر اون سوار میشه. فیلمش هم هست سگ های جنگی رو به جان هم انداختن. دو تا سگ نر موقع جنگیدن با هم، وسط دعوا یکی پشت دیگری سوار شد و چسباند بهش، تا چیرگی خودش رو بر دیگری تفهیم کنه، اینو حمل بر جنسی نباید دونست.

" you don't necessarily believe in what is true, you would rather believe in what you feel comfortable with "
برخی از دوستان چنین استدلال میکنند که این حس از بچگی و از هنگام تولد در بعضی افراد وجود دارد و براین اساس مجوز بروز آنرا صادر میکنند، حتی اگر چنین چیزی صحیح باشد بازهم شرط لازم و کافی بدست نمیدهد برای بروز و به عمل رساندن آن. بیشمار حسهای جورواجور از زمان تولد درون ما وجود دارد که مطمئنا همه ما قبول داریم که بروز و به مقام عمل رساندن بعضی از آنها صحیح و قابل قبول نیست.
...
[مشاهده متن کامل]

برخی دیگر نیز چنین استدلال میکنند که چون این رفتار در برخی جانواران و پستانداران دیده شده است پس اشکالی ندارد که انسانها هم این رفتار را داشته باشند. این استدلال خیلی ناشیانه و درعین حال خطرناک می نماید، چون با همین استدلال عده ای میتوانند انسانهای دیگر را بکشند، و اگر شما بخاطر این رفتار از آنها گله کنید میتوانند باهمان استدلال چنین توجیه بیاورند که : ما این رفتار را در بعضی جانوران دیده ایم که همنوع خود را میکشند!!!. حال شاید کسی بیاید بگوید که در عمل کشتن رضایت دوطرفه وجود ندارد، یک نفر بر دیگری تهاجم و تعدی نموده و مرتکب قتل میشود، اما در همجنسگرایی هردو سو راضی و خشنودند. که این میشود عذر بدتر از گناه، چون در اینصورت اگر دو نفر باشند که یکی خشنود به کشتن و دیگری خشنود به کشته شدن باشد، پس اشکالی ندارد که یکی قاتل و دیگری مقتول شود!!!
در این مقوله جای بحث و گفتگو زیاد است و میشود دلایل فراوان دیگری در تقابل با آن ذکر کرد که در این مجال نمی گنجد.
ممنون که تا به انتها مطالعه فرمودید.

کلمه ( gay ) به معنی همجنسگرا هست
لطفاً از کلمه همجنس باز استفاده نکنید و به جاش واژه همجنسگرا رو قرار بدین
واسه دخترا هم استفاده میشه
کلمه ی ( gay ) کلا یعنی همجنسگرا
فرقی نداره که زن باشی به زن احساس داشته باشی یا مرد باشی به مرد احساس داشته باشی.
همجنس بازی کاملا یک چیز دیگست و ربطی به همجنسگرایی نداره
الان گی ( gay ) معنی همجنسگرایی مرد داره و همجنس باز گفتن بهشون کاملا توهینه
هر کس از کلمه ای غیر از همجنسگرا استفاده کنه بی فرهنگ و بی شعور میباشد.
a homosexual person ( typically referring to a man )
گی اصطلاحی است که در درجه اول به یک فرد همجنس گرا یا دارای صفات همجنسگرایانه گفته می شود. معنی اصلی این اصطلاح در انگلیسی بی دغدغه، شاد یا درخشنده و خودنما است. اگرچه این واژه معمولاً برای اشاره به مردان همجنس خواه استفاده می شود اما در مورد زنان نیز کاربرد دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

در انگلیسی جدید، گی به عنوان صفت و اسم، برای اشاره به جامعه ال جی بی تی، آمیزش جنسی و فرهنگ ال جی بی تی مورد استفاده قرار گرفت. در دهه ۱۹۶۰، واژه گی برای اشاره به همجنس گرایان مرد با هدف اشاره به گرایش جنسی خود به کار گرفته شد. در اواخر قرن ۲۰، کلمه گی توسط گروه های ال جی بی تی برای توصیف افرادی که به همجنس خود کشش دارند، به کار رفت.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/gay• https://en.wikipedia.org/wiki/Gay
لطفا از کلمه ی همجسگرا بجای همجنسباز استفاده کنین.
معنیشون خیلی باهم فرق داره، و اگه مطمئن نیستین مجبور نیستین دیکشنری آنلاین بزنین.
لطفا معنی کلماتو با دقت مطالعه کنین.
یکی از معانی آن همجنسگراست.
جالبه که با این همه تشر ملت که نباید از واژۀ همجنسباز استفاده بشه، اصلاحش نکردید.
کلمه همجنسباز ساخته یه مشت هموفوبیکه عقده ایه.
همجنسباز کلمه غلطیه چون به کسی گفته میشه که فقط هدفش رابطه جنسیه بخاطر شهوتش براش فرقی نداره مرد باشه یا زن متاسفانه این گونه افراد باعث بدنامی همجنسگرایان شدن
...
[مشاهده متن کامل]

خواهشا از سر عقده حرف نزنید!!!
همجنسگرایان هم زندگی معمولی مثل افراد استریت دارن نه دیوونه ان و نه کمبود دارن خیر!
اونا فقط گرایش عاطفی و جنسی متفاوتی دارن.
لطفا بیشتر بخونید راجبش
همجنسبازم توهین آمیزه!

به طور کاملا عمدی به جای همجنسگرا از کلمه ی زشت همجنسباز استفاده کردید . اصلاحش کنید
کلمه ی همجنسگرا درسته نه همجنسباز!!! خواهشا تفاوت این دوتارو بفهمید
مثل تفاوته عشق و هوسه
دو جنس مذکر که به هم علاقه مند هستند / رابطه ی پسر با پسر
gay ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: مرد هم جنس گرا
تعریف: مردی که مردان دیگر را به عنوان شریک عاطفی و جنسی خود برمی گزیند
گرایش عاطفی و جنسی مرد به مرد رو گی میگن
که همون همجنسگرای خودمونه
به زن های همجنسگرا هم gay گفته میشود
از کلمه همجنسباز استفاده نکنید ، همجنسباز ب معنی بچه باز و هوس بازه
واژه همجنسباز غلطه، بهتره از همجنسگرا استفاده بشه.
همجنس گرا از نوع مرد

مردی که به همجنس خود گرایش عاطفی و جنسی داردمیگیم همجنسگرا
درضمن استفاده از کلمه همجنس باز برای این گرایش درست نیست ( love is love )

کلمه همجنس باز با واژه همجنسگرا متفاوت است
درواژهgay، منظور فرد ( بخصوص آقا ) همجنسگرا است نه فرد همجنس باز!
مرد همجنسگرا اما به خانم های همجنسگرا هم میگن. در ضمن این لذت و همجنسبازی و این شر و ورا نیست از علاقه عاطفی منشا میگیره.
اگه مردی گرایش عاطفی و جنسی به همجنس خودش داشته باشه ( ابراز عشق ب همجنس رو ترجیح بده ) بهش میگیم گی
روشن . شاد
گرایش یک مرد نسبت به همجنس خودش
همجنسباز کلمه غلطیه بهتره از همجنس گرا استفاده بشه
افرادی که ب همجنس خود گرایش دارند
( لطفا از کلمه همجنس باز استفاده نکنید! )
همجنسگرا.
همجنسباز واژه غلطیه و کاملا با گرایش به هم جنس فرق داره.
تابناک
درخشان
هو
لقبی برای همجنس گرا.
مردی ک به همجنس خود{مرد}علاقه دارد
مردی که گرایش جنسیش به هم جنسش باشه
بهتره از واژه ی همجنسباز استفاده نشه.
Gay به معنی مرد همجنسگراست
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٣)

بپرس